سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند


سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند

بیرجند- «شَند معصومه» روستایی در 15 کیلومتری مرز یزدان بوده که تنها گوشه ای از مشکلات مرزنشینان و مناطق عشایری را به تصویر می کشد.

خبرگزاری مهر، گروه استان ها: حکایت ۲۰ سال خساست آسمان در خراسان جنوبی قصه جدیدی نیست و حرف تازه ای به جز کاهش منابع روستاییان، تخلیه بیش از هزار و ۷۰۰ روستا و مرگ تدریجی قنوات ندارد. اما آن روی سکه استقامت بسیاری از روستاییان در بدترین شرایط زندگی به ویژه در نقاط محروم مرزی ناگفته های زیادی دارد.

اگرچه تازیانه خشکسالی مهاجرت بسیاری از روستاییان را رقم زد اما هنوز هم افرادی هستند که به واسطه خوی وطن دوستی در چند کیلومتری مرزهای خراسان جنوبی از حریم خراسان جنوبی حفاظت می کنند.

آری قصه این مردمان گفتن دارد. روستاییانی که محروم از هر گونه وسایل بهداشتی، رفاهی و امکانات تفریحی ثابت قدم مانده اند و برچسب مهاجر را به خود نزده اند. مردمانی که آبی برای خوردن ندارند اما عرق کار و تلاش از چهره شان پاک نمی شود.

مثال این افراد را می توان در روستای «شند معصومه» یافت. روستایی که در ۱۱۰ کیلومتری شرق نهبندان، ۱۵ کیلومتری مرز یزدان واقع شده و با بیرجند هم ۲۴۵ کیلومتر فاصله دارد.

مسیر خاکی اش را طی کنی به غربت خانه ای می رسی که تنها به اسم «روستا» است اما گویی هیچ بویی از روستا نبرده است. جایی که خورشید هم از آن همه محرومیت به تنگ آمده و آسمان نای تماشای فقر را ندارد، هر چند دقیقه گرد و خاکی چاشنی گرمای هوا می شود.

سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند

اولین دیدار

برای اولین بار است قدم در روستا می گذارم اما گویی شناختی صد ساله دارند و گرم و صمیمی احوال پرسی می کنند حتی سراغ از پدر و مادرت و اوضاع سلامتی شان می گیرند. دختران این روستا گرچه قامتی ریزجثه دارند اما از جست و خیزشان پیداست که همپای بزرگ تر ها به کار و فعالیت می پردازند.

کودکان قد و نیم قد با پاهایی برهنه در زمینی خاکی این سو و آن سو می روند. گویی تمام دنیای کودکی شان در همین جست و خیز کودکانه خلاصه شده و وسایلی مانند سنگ و چوب اسباب بازی شان را فراهم کرده است.

گرچه کودک اند ولی دلی بزرگ به درازای تاریخ دارند چراکه تنها به تیکه ای از چوب برای بازی بسنده کرده و به دنبال گوشی و یا هر وسیله بازی مدرن نمی گردند. پسر بزرگتر تیکه از چوب در دست گرفته و بقیه به طور منظم پشت سرش صف کشیده اند و شعر شیرین «قطار قطار راه میره، تا در ایستگاه میره» می خوانند.

به سراغش می روم و در خصوص پاهای برهنه اش می پرسم. چشمان قهوه ای رنگش در میان چهره سیاه و سوخته اش به سختی دیده می شود. اندکی به چشمانم خیره می شود و با همان لجهه شیرین روستایی می گوید: «کفش هایم دم در خانه بوده که باد برده است. حریف باد نشدم که بگیرم!»

سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند

ساعتی در جمع اهالی

پیرمردی به سایه دیوار خشتی و گلی تکیه داده و چند راس گوسفند را که آن سو تر در حال چرا هستند، تماشا می کند. از نگاهش پیداست که در تفکری بسیار عمیق است.

با اولین سرفه ام، سرش را به طرفم می چرخاند. از وضعیت روستا می پرسم که شروع می کند. «اسم این روستا شند معصومه است. تا مرز یزدان ۱۵ کیلومتر فاصله دارد و خشکسالی تمام منابع درآمدی روستاییان را از بین برده است.»

از وضعیت کار روستاییان پرس و جو می کنم. سرش را تکانی می دهد و می گوید: دختر جان مگر در روستایی که نه آب است و نه آبادی، می توان کار کرد. شغل مردم این روستا کشاورزی و دامداری بوده که در حال حاضر چند راس گوسفند بیشتر نمانده است.

علی حسینی نام دارد و بنا به گفته خودش ۷۵ سال از خدا عمر گرفته است. تمام روزهایش را در همین روستا سپری کرده و با نیشتر های روستا به خوبی عادت کرده است.

هنوز سوال بعدی ام را نپرسیده ام که می گوید: کودکان این روستا هیچ امکاناتی برای بازی ندارند و تمام روز در کوچه ها و لا به لای گرد و خاک بازی می کنند.

دست های پینه بسته اش را به سمت آسمان می گیرد و می گوید: خدایا شکرت.

فقر عمق فاجعه در روستا

زنان روستا لباس هایی سنتی و زیبا به تن دارند. هر کدام در تعارف کردن به خانه از دیگری پیشی می گیرد. هر کس به کاری مشغول است. یکی برای برداشت آب به طرف تانکر می رود و دیگری چند گوسفند را به طرف صحرا به پیش می برد. جوانی بلند قامت که مرا به عنوان خبرنگار شناخته است جلو می آید و می گوید: امنیت این منطقه مرزی به خاطر حضور ما مردم است.

وی که نمی خواهد نامی از او برده شود، می افزاید: علی رغم خدمت بزرگ این روستاییان به دولت، هر شب در گل و ماسه بادی و خاک به سر می بریم.

این جوان روستایی ادامه می دهد: اینجا حتی داخل خانه ها سرویس بهداشتی وجود ندارد و تنها دو سرویس بهداشتی داخل روستا است.

وی با بیان اینکه کودکان این روستا تنها تا پایه ششم می توانند به مدرسه بروند چراکه مقاطع بالاتر مدرسه ندارد، می گوید: بسیاری از دانش آموزان دختر به دلیل نبود مدرسه و نداشتن وسیله رفت و آمد ترک تحصیل می کنند.

سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند

درد های ناگفته مرزنشینان

نماینده عشایر بهلولی خراسان جنوبی در گفت و گو با خبرنگار مهر بیان کرد: مشکلات زیادی اعم از آب آشامیدنی، معیشت و کار گریبانگیر عشایر بهلولی است.

حاجی غلامحسین حسینی بهلولی با بیان اینکه ۱۸۰ خانوار از روستاهای «شند ملکی، شند معصومه، چاه سبز و خواجه مجینگو» از نظر مالی ضعیف هستند، افزود: حوادث خاموش به ویژه خشکسالی در این روستاها فراگیر شده است.

وی با بیان اینکه تاکنون کمکی زیادی به این مردم نشده است، اظهار کرد: علی رغم اینکه مردم دام هایشان را از دست داده اند، هر کیلو جو با قیمت دو هزار و ۵۰۰ تومان به دست دامدار می رسد.

حسینی بهلولی با بیان اینکه اگرچه از سهمیه مرز نشینی کمک هایی شده اما دارای نقص است، افزود: سهمیه خانوارهای دو نفری و پنج نفری ۷۰۰ هزار تومان است.

وی با بیان اینکه سازمان های خیریه و دولت کمک هایی داشته اند اما بیشتر از این از دولت توقع داریم، افزود: در حال حاضر راه روستایی «کهلوله» از پنج سال پیش مصوب شده اما یک قران بودجه نیست.

مشکلات در دست بررسی

نماینده مردم نهبندان و سربیشه در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار مهر پیرامون مشکلات روستای شند معصومه بیان کرد: خوشبختانه تاکنون توانسته ایم خدماتی در زمینه زیرساخت ها به این روستا ارائه کنیم.

نظر افضلی با اشاره به مسیر خاکی کُهلوله بیان کرد: این راه روستایی جزو طرح های ابرار بوده که عملیات آسفالت آن به زودی آغاز می شود.

وی در پاسخ به گلایه مردم نسبت به سهمیه سوخت مرزنشینی بیان کرد: سهمیه مرزنشینی در بخشنامه دولت بر اساس خانوار بوده که از ۳۰ هزار تومان به ۷۰۰ هزار تومان رسیده است.

افضلی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه حمایت های از دام عشایر و مردم این مناطق انجام می شود، افزود: علوفه یارانه ای نداریم و اگر سهمیه ای وارد شد به طور یقین این افراد هم بهره بردار خواهند بود.

سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند

آبرسانی به ۱۴ محله عشایری

افضلی با اشاره به مشکلات آبی این منطقه اظهار کرد: به زودی کلنگ اجرای پروژه آبرسانی برای ۱۴ محله عشایری بر زمین می خورد.

وی با بیان اینکه قریب به هشت میلیارد تومان اعتبار برای این پروژه دیده شده است، ادامه داد: همچنین چاه این پروژه حفر شده و آبرسانی از چاه موتور عباس اردنی آغاز خواهد شد.

نماینده مردم نهبندان و سربیشه در مجلس شورای اسلامی افزود: امید است بتوانیم این پروژه را در بازه ای یک ساله به اتمام برسانیم.

افضلی با بیان اینکه با اجرای طرح بنیاد برکت و توزیع گوسفند آینده ای خوب پیش روی این مناطق است، گفت: با واردات دام از افغانستان می توان اشتغال خوبی ایجاد کرد.

وضعیت روستای شند معصومه تنها گوشه ای از مشکلات مرزنشینان و مناطق عشایری خراسان جنوبی بوده که واجب است در نگاه های میدانی مسئولان مورد بحث و بررسی قرار گیرد چراکه تنها نوشتن و گفتن از چنین مشکلاتی نمی تواند گره ای از کار بگشاید.


خبرگزاری مهر، گروه استان ها: حکایت ۲۰ سال خساست آسمان در خراسان جنوبی قصه جدیدی نیست و حرف تازه ای به جز کاهش منابع روستاییان، تخلیه بیش از هزار و ۷۰۰ روستا و مرگ تدریجی قنوات ندارد. اما آن روی سکه استقامت بسیاری از روستاییان در بدترین شرایط زندگی به ویژه در نقاط محروم مرزی ناگفته های زیادی دارد.

اگرچه تازیانه خشکسالی مهاجرت بسیاری از روستاییان را رقم زد اما هنوز هم افرادی هستند که به واسطه خوی وطن دوستی در چند کیلومتری مرزهای خراسان جنوبی از حریم خراسان جنوبی حفاظت می کنند.

آری قصه این مردمان گفتن دارد. روستاییانی که محروم از هر گونه وسایل بهداشتی، رفاهی و امکانات تفریحی ثابت قدم مانده اند و برچسب مهاجر را به خود نزده اند. مردمانی که آبی برای خوردن ندارند اما عرق کار و تلاش از چهره شان پاک نمی شود.

مثال این افراد را می توان در روستای «شند معصومه» یافت. روستایی که در ۱۱۰ کیلومتری شرق نهبندان، ۱۵ کیلومتری مرز یزدان واقع شده و با بیرجند هم ۲۴۵ کیلومتر فاصله دارد.

مسیر خاکی اش را طی کنی به غربت خانه ای می رسی که تنها به اسم «روستا» است اما گویی هیچ بویی از روستا نبرده است. جایی که خورشید هم از آن همه محرومیت به تنگ آمده و آسمان نای تماشای فقر را ندارد، هر چند دقیقه گرد و خاکی چاشنی گرمای هوا می شود.

سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند

اولین دیدار

برای اولین بار است قدم در روستا می گذارم اما گویی شناختی صد ساله دارند و گرم و صمیمی احوال پرسی می کنند حتی سراغ از پدر و مادرت و اوضاع سلامتی شان می گیرند. دختران این روستا گرچه قامتی ریزجثه دارند اما از جست و خیزشان پیداست که همپای بزرگ تر ها به کار و فعالیت می پردازند.

کودکان قد و نیم قد با پاهایی برهنه در زمینی خاکی این سو و آن سو می روند. گویی تمام دنیای کودکی شان در همین جست و خیز کودکانه خلاصه شده و وسایلی مانند سنگ و چوب اسباب بازی شان را فراهم کرده است.

گرچه کودک اند ولی دلی بزرگ به درازای تاریخ دارند چراکه تنها به تیکه ای از چوب برای بازی بسنده کرده و به دنبال گوشی و یا هر وسیله بازی مدرن نمی گردند. پسر بزرگتر تیکه از چوب در دست گرفته و بقیه به طور منظم پشت سرش صف کشیده اند و شعر شیرین «قطار قطار راه میره، تا در ایستگاه میره» می خوانند.

به سراغش می روم و در خصوص پاهای برهنه اش می پرسم. چشمان قهوه ای رنگش در میان چهره سیاه و سوخته اش به سختی دیده می شود. اندکی به چشمانم خیره می شود و با همان لجهه شیرین روستایی می گوید: «کفش هایم دم در خانه بوده که باد برده است. حریف باد نشدم که بگیرم!»

سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند

ساعتی در جمع اهالی

پیرمردی به سایه دیوار خشتی و گلی تکیه داده و چند راس گوسفند را که آن سو تر در حال چرا هستند، تماشا می کند. از نگاهش پیداست که در تفکری بسیار عمیق است.

با اولین سرفه ام، سرش را به طرفم می چرخاند. از وضعیت روستا می پرسم که شروع می کند. «اسم این روستا شند معصومه است. تا مرز یزدان ۱۵ کیلومتر فاصله دارد و خشکسالی تمام منابع درآمدی روستاییان را از بین برده است.»

از وضعیت کار روستاییان پرس و جو می کنم. سرش را تکانی می دهد و می گوید: دختر جان مگر در روستایی که نه آب است و نه آبادی، می توان کار کرد. شغل مردم این روستا کشاورزی و دامداری بوده که در حال حاضر چند راس گوسفند بیشتر نمانده است.

علی حسینی نام دارد و بنا به گفته خودش ۷۵ سال از خدا عمر گرفته است. تمام روزهایش را در همین روستا سپری کرده و با نیشتر های روستا به خوبی عادت کرده است.

هنوز سوال بعدی ام را نپرسیده ام که می گوید: کودکان این روستا هیچ امکاناتی برای بازی ندارند و تمام روز در کوچه ها و لا به لای گرد و خاک بازی می کنند.

دست های پینه بسته اش را به سمت آسمان می گیرد و می گوید: خدایا شکرت.

فقر عمق فاجعه در روستا

زنان روستا لباس هایی سنتی و زیبا به تن دارند. هر کدام در تعارف کردن به خانه از دیگری پیشی می گیرد. هر کس به کاری مشغول است. یکی برای برداشت آب به طرف تانکر می رود و دیگری چند گوسفند را به طرف صحرا به پیش می برد. جوانی بلند قامت که مرا به عنوان خبرنگار شناخته است جلو می آید و می گوید: امنیت این منطقه مرزی به خاطر حضور ما مردم است.

وی که نمی خواهد نامی از او برده شود، می افزاید: علی رغم خدمت بزرگ این روستاییان به دولت، هر شب در گل و ماسه بادی و خاک به سر می بریم.

این جوان روستایی ادامه می دهد: اینجا حتی داخل خانه ها سرویس بهداشتی وجود ندارد و تنها دو سرویس بهداشتی داخل روستا است.

وی با بیان اینکه کودکان این روستا تنها تا پایه ششم می توانند به مدرسه بروند چراکه مقاطع بالاتر مدرسه ندارد، می گوید: بسیاری از دانش آموزان دختر به دلیل نبود مدرسه و نداشتن وسیله رفت و آمد ترک تحصیل می کنند.

سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند

درد های ناگفته مرزنشینان

نماینده عشایر بهلولی خراسان جنوبی در گفت و گو با خبرنگار مهر بیان کرد: مشکلات زیادی اعم از آب آشامیدنی، معیشت و کار گریبانگیر عشایر بهلولی است.

حاجی غلامحسین حسینی بهلولی با بیان اینکه ۱۸۰ خانوار از روستاهای «شند ملکی، شند معصومه، چاه سبز و خواجه مجینگو» از نظر مالی ضعیف هستند، افزود: حوادث خاموش به ویژه خشکسالی در این روستاها فراگیر شده است.

وی با بیان اینکه تاکنون کمکی زیادی به این مردم نشده است، اظهار کرد: علی رغم اینکه مردم دام هایشان را از دست داده اند، هر کیلو جو با قیمت دو هزار و ۵۰۰ تومان به دست دامدار می رسد.

حسینی بهلولی با بیان اینکه اگرچه از سهمیه مرز نشینی کمک هایی شده اما دارای نقص است، افزود: سهمیه خانوارهای دو نفری و پنج نفری ۷۰۰ هزار تومان است.

وی با بیان اینکه سازمان های خیریه و دولت کمک هایی داشته اند اما بیشتر از این از دولت توقع داریم، افزود: در حال حاضر راه روستایی «کهلوله» از پنج سال پیش مصوب شده اما یک قران بودجه نیست.

مشکلات در دست بررسی

نماینده مردم نهبندان و سربیشه در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار مهر پیرامون مشکلات روستای شند معصومه بیان کرد: خوشبختانه تاکنون توانسته ایم خدماتی در زمینه زیرساخت ها به این روستا ارائه کنیم.

نظر افضلی با اشاره به مسیر خاکی کُهلوله بیان کرد: این راه روستایی جزو طرح های ابرار بوده که عملیات آسفالت آن به زودی آغاز می شود.

وی در پاسخ به گلایه مردم نسبت به سهمیه سوخت مرزنشینی بیان کرد: سهمیه مرزنشینی در بخشنامه دولت بر اساس خانوار بوده که از ۳۰ هزار تومان به ۷۰۰ هزار تومان رسیده است.

افضلی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه حمایت های از دام عشایر و مردم این مناطق انجام می شود، افزود: علوفه یارانه ای نداریم و اگر سهمیه ای وارد شد به طور یقین این افراد هم بهره بردار خواهند بود.

سیلی فقر بر چهره «شَند معصومه»/مرزنشینان دست حمایت می طلبند

آبرسانی به ۱۴ محله عشایری

افضلی با اشاره به مشکلات آبی این منطقه اظهار کرد: به زودی کلنگ اجرای پروژه آبرسانی برای ۱۴ محله عشایری بر زمین می خورد.

وی با بیان اینکه قریب به هشت میلیارد تومان اعتبار برای این پروژه دیده شده است، ادامه داد: همچنین چاه این پروژه حفر شده و آبرسانی از چاه موتور عباس اردنی آغاز خواهد شد.

نماینده مردم نهبندان و سربیشه در مجلس شورای اسلامی افزود: امید است بتوانیم این پروژه را در بازه ای یک ساله به اتمام برسانیم.

افضلی با بیان اینکه با اجرای طرح بنیاد برکت و توزیع گوسفند آینده ای خوب پیش روی این مناطق است، گفت: با واردات دام از افغانستان می توان اشتغال خوبی ایجاد کرد.

وضعیت روستای شند معصومه تنها گوشه ای از مشکلات مرزنشینان و مناطق عشایری خراسان جنوبی بوده که واجب است در نگاه های میدانی مسئولان مورد بحث و بررسی قرار گیرد چراکه تنها نوشتن و گفتن از چنین مشکلاتی نمی تواند گره ای از کار بگشاید.

کد خبر 4740325

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه خراسان جنوبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


رابطه جنسی زیر دوش آب در حمام با همسر خوب است یا بد؟