بیواسطه عاشق شده بود، تا حقّ دلّالی ندهد!


بیواسطه عاشق شده بود، تا حقّ دلّالی ندهد!

“بیواسطه”عاشق شده بود، تا حقّ دلّالی ندهد! چون دل و دین اش را باخته بود، به بخش پیوند اعضای جهنّم هدایت شد! رنگ پیراهن اش... ادامه مطلب... نوشته بیواسطه عاشق شده بود، تا حقّ دلّالی ندهد! اولین بار در پایگاه خبری شیرین طنز. پدیدار شد.

“بیواسطه”عاشق شده بود، تا حقّ دلّالی ندهد!

چون دل و دین اش را باخته بود، به بخش پیوند اعضای جهنّم هدایت شد! رنگ پیراهن اش جیغ می زد، بیصدا! باعملِ لیپوساکشِن، آدم خشکی شد! ناخدا لنگر کشید، روی ماسه های ساحلی! رختخوابش درد گرفت، وقتی پنبه اش را زدم! برای گرفتن روزۀ شک دار، به یقین رسید! ظرف”برنجی”ام، ته دیگ گرفته بود! دَمش گرم بود، نَفسم شهید شد! “استقلال” در”آزادی”، به”پیروزی” رسید! برای اصلاح حامل های انرژی، هسته جمع می کنم! جلویم لُنگ انداخت، سایه ام زمین خورد! باوالیوم هم نمی خوابید، وقتی همسرش نبود! با فوق لیسانس، “اِم. اِس.” گرفته بود! با واژۀ تازیانه، مرغ و ماهی را سرخ می کنم! گریه نمی کنم، گاهی”سبک” نشدن”سنگین” تر است! برای خودکشی، هوای تورا تزریق می کنم! تشنۀ نگاهت بودم، چشمت “آب آورد”! درمانُور ارتش، اسیر دشمن فرضی شدم! بار دوم که دیدمش، بار اوّل را به مقصد رسانده بود! به ازدواج، “تن”داد! در”محضر”خدا، “ایمان”طلاقم داد! تا راهش را “کشید”برود، “رنگش کردم”! دماغش را “بالا کشید”، جرّاح! وقتی از فکرم گذشتی که مغزم تعطیل بود! برای پائین آوردن تب ام، دکتر از نردبان بالا رفت!

کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه سرگرمی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟