اتحاد ملی با تعریف مفهوم مردم‌سالاری دینی محقق می‌شود


اتحاد ملی با تعریف مفهوم مردم‌سالاری دینی محقق می‌شود

گروه اندیشه ــ نورالله قیصری با تأکید بر اتحاد ملی الگوی هویت‌پایه در چشم انداز بیانیه گام دوم بیان کرد: اگر قرار باشد راه‌حلی برای اتحاد بیابیم، این راه‌حل از راه تعریف مفهوم مردم‌سالاری دینی و پایه آن که مقوله شهروندی دینی است، می‌گذرد و باید شهروند دینی را طوری تعریف کنیم که اهل سنت نیز با حقوق سیاسی برابر تعریف شوند.

اتحاد ملی با تعریف مفهوم مردم‌سالاری دینی محقق می‌شود

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست علمی «وحدت اقوام در جمهوری اسلامی ایران؛ عزت ملی، استقلال، آزادی و حفظ مرزبندی با دشمن» امروز، 22 دی با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در سازمان بسیج اساتید برگزار شد.

نورالله قیصری، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران و معاوم پژوهش سازمان بسیج اساتید، در این نشست با موضوع «با عنوان اتحاد ملی الگوی هویت‌پایه در چشم‌انداز بیانیه گام دوم» به ایراد سخن پرداخت و گفت: بیانیه گام دوم انقلاب دارای ساختار و محتوایی است که تبیین شده و خود بیانیه نیز منتشر شده و ابعاد آن مشخص است، اما برداشت من این است که جهت‌گیری بیانیه با استفاده از تجربیات مختلف، روی آینده است و بیانیه چند مفهوم کلیدی دارد که نقش مهمی دارند. اگر قرار است پروژه‌ای در موضوعات کلان طراحی شود، لازم است که نسبت این مفاهیم با آن پروژه‌ها تبیین شود.

وی تصریح کرد: از جمله آن مفاهیم، خودسازی و بعد جامعه‌پردازی و سوم تمدن‌سازی است. همچنین یک مفهوم دیگر نیز نظام انقلابی است و اگر قرار باشد با نگرش‌های اندیشه‌ای بحث کنیم، این محورها قابل توجه هستند.

قیصری در ادامه افزود: نمی‌توانیم شرایط پیش آمده را در مباحثی که مربوط به بیانیه گام دوم است، نادیده بگیریم. در حقیقت باید به چند حوزه توجه ویژه داشت که یکی از آنها گسترش حوزه ژئوپلتیک و نفوذ ایران است. ما در چارچوب مرزهای سال 57 محدود نیستیم و مرزهای ایران، خواسته یا ناخواسته، به مرزهای دریای سرخ کشیده شده و در آینده نیز حوزه‌های جدیدی اضافه می‌شود و هرگونه نگاه به مسائل پیش‌رو، نمی‌تواند بدون توجه به اقتضائات و الزاماتی باشد که حضور ایران را در این منطقه تعیین می‌کند. در اینجا، یکی از مسائل مهم، اقوام و اتحاد ملی است و نیاز داریم که در بسیاری از مسائل، دید خود را عوض کنیم و روش‌ها و ساختارهای ما تغییر کند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: یک زمان است که شما در مرز سیستان و بلوچستان حرف می‌زنید که در آنجا یک بحث داریم، اما الآن اوضاع عوض شده و همین تهدیداتی که متوجه ما شده است و ای بسا که در آینده نیز از اینها داشته باشیم، نمایان‌گر همین مسئله است و نباید جامعه بر اثر این مسائل خودش را ببازد. در حقیقت بروز این مسائل، جزء عواقب ورود به این حوزه‌ها است.

وی در ادامه افزود: وقتی که به پدیده اقوام نگاه می‌کنیم، نگاه ما یک نگاه سیاسی است؛ لذا چیزی که راهبرد ما را روشن می‌کند، نیز باید ماهیت سیاسی داشته باشد. در ساختار نظام سیاسی خود، مردم‌سالاری دینی را پذیرفته‌ایم و الزامات آن نیز باید مورد توجه باشد که همین مسئله در اتحاد ملی نیز همین طور است.

خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی

این استاد دانشگاه گفت: یکی از مسائل مهمی که باید بدان توجه کرد، تمدن‌سازی و الزامات آن است که یک مقوله به نام خودسازی و جامعه‌پردازی دارد، اما سؤال این است که اگر قرار باشد وارد اتحاد شویم و این جامعه که می‌خواهیم در آن اتحاد ایجاد کنیم، اکنون ایدئولوژی خود را جهانی کرده است، چه مختصاتی دارد؟ وقتی قرار است که خودسازی کنیم، این خود عبارت از چه کسی است؟ اگر این «خود»، به مفهوم فرد باشد، کلی برای آن، نظریه‌پردازی شده است که فرد، این مختصات را دارد و بعد اتحاد مطرح می‌شود، اما آنچه برای ما مهم است اینکه باید ببینیم خود انقلابی ما چیست؟ متأسفانه در این زمینه کتاب و مقالات خوبی نوشته نشده است. در تعریف «خود» ابهام وجود دارد، همچنان که برای ساختن «خود» و روش‌های ساخت آن ابهام داریم.

ا عبارت وحدت چندان موافق نیستم. در حقیقت وحدت محدود به همین یونیفرم نظامی می‌شود که البته به دست آوردن آن نیز بسیار آرمانی است. حتی مقام معظم رهبری نیز یک سال را به نام اتحاد ملی نامگذاری کردند و کلمه وحدت را به کار نبردند

وی در ادامه افزود: زمانی که در جامعه اتحاد ایجاد می‌شود، در حقیقت ابتدا از فرد و بعد به جامعه و بعد به سطوح ملی و فراملی می‌رسد و نمود پیدا می‌کند. اما نکته مهم این است که بتوانیم مختصات چنین جامعه‌ای را ترسیم کنیم. در جامعه‌شناسی اروپایی، در مورد جامعه و تفاوت اجتماع با قبیله و ... بحث شده است و نظریه‌های مختلفی وجود دارد و از دل آن‌ها، سیاست‌ها نیز بیرون آمده است، اما سؤال این است که چقدر توانستیم که کتاب و مقاله خوب در مورد مختصات جامعه‌ای که قرار است بر اساس آموزه‌های انقلابی پردازش شود نوشته‌ایم؟

بحث اقوام در مردم‌سالاری دینی

قیصری بیان کرد: در تمدن‌سازی نیز همین طور است. البته در این بخش کمی دستمان بازتر است، چون کتاب «ابن خلدون» و چند کتاب دیگر را داریم، اما واقع مطلب این است که در موضوعات اصلی که می‌خواهیم مسئله «قوم» و «اقوام» را بررسی کنیم، نمی‌دانیم هسته مرکزی آن چیست و تولیدات خوبی هم نداشته‌ایم. یک زمان در قانون اساسی بحث اقوام را مطرح می‌کنند، اما حالا که افق ما گسترش یافته و مردم‌سالاری دینی داریم و از تمدن‌سازی صحبت می‌کنیم، آیا مفاهیمی که سابقاً به کار برده می‌شد، به درد بخور هستند یا خیر؟ که باید این مسائل تبیین شوند.

وی در ادامه افزود: وقتی وارد بحث اتحاد ملی می‌شویم، با سؤالاتی هم روبرو خواهیم بود. وقتی از ملت صحبت می‌کنیم، باید ببینیم که هسته مرکزی آن را چه چیزی شکل می‌دهد؟ در اروپا، مفهومی به نام فرد این مرکزیت را تشکیل می‌دهد و مبنای حقوق و سیاست و ... نیز بر این مبناست. در حقیقت بر اساس نظر افراد قراردادهای مشارکت مدنی را دارند که جامعه را بر اساس آن تشکیل می‌دهند. بر اساس قرارداد مشارکت سیاسی نیز به تشکیل دولت می‌پردازند و به این صورت پایه اتحاد خود را ترسیم کرده‌اند که از فرد به اجتماع و سپس به سطح ملی و فراملی می‌رسد. بنابراین، اروپای مدرن قبول کرد که خودی که قرار است از آن حرف بزند، این طور باید ساخته شود.

اتحاد ملی به جای وحدت

این استاد دانشگاه تصریح کرد: بحث دیگر این است که وقتی از اتحاد صحبت می‌کنیم، منظور ما دقیقاً چه چیزی است؟ بنده با عبارت وحدت چندان موافق نیستم. در حقیقت وحدت محدود به همین یونیفرم نظامی می‌شود که البته به دست آوردن آن نیز بسیار آرمانی است. حتی مقام معظم رهبری نیز یک سال را به نام اتحاد ملی نامگذاری کردند و کلمه وحدت را به کار نبردند. بنابراین با استفاده از وحدت مخالف هستم و در اینجا نیز ما مفروضاتی داریم؛ یعنی می‌خواهیم میان موجودیت‌هایی که در برخی از وجوه مشترک هستند، اما ممکن است در آداب، افکار و ... تفاوت‌هایی داشته باشند، کلیتی را خلق کنیم که اسم آن اتحاد است. البته که وحدت و اتحاد هر یک دارای الزامات خاص خود هستند. الزامات رسیدن به وحدت توجه کردن به خصلتی واحد است که همه باید آن را داشته باشند، اما وقتی که از اتحاد صحبت می‌کنیم، در اینجا می‌توان بر اساس شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان موجودیت‌هایی که وجود دارند اتحاد ایجاد کنیم.

فضای نفوذ منطقه‌ای ما نیز در اختیار شیعه نیست، بلکه در عمده مسائل، با اهل سنت روبرو هستیم. بنابراین، اگر قرار است که در سطح ملی، اتحاد ایجاد کنیم و افقی برای سطح کلان‌تر به دست آوریم، لاجرم باید برای این مسئله، یعنی شکاف میان مذهبی فکری کنیم

وی در ادامه افزود: اگر قرار باشد که در سطح ملی اتحاد ایجاد کنیم باید ببینیم که بحث اساسی در مردم‌سالاری چیست. نمی‌توانیم وجه مردم‌سالاری را نادیده بگیریم. بحث این است که وقتی از مردم‌سالاری منهای وجه دینی آن صحبت می‌کنیم، در حقیقت در ذات آن مردم‌سالاری، الزاماتی وجود دارد که اساس آن، مفهوم شهروندی است. در جامعه ما عده زیادی اهل سنت زندگی می‌کنند و بقیه مردم برای اتحاد ملی مشکلی ندارند، اما در میان اهل سنت برای رسیدن به چنین چیزی مقاومت وجود دارد که حاضر نیستند از عقاید خود دست بردارند. ما هم نمی‌توانیم آنها را قانع کنیم. لذا این موجودیت، سر جای خود قرار دارد. همچنین فضای نفوذ منطقه‌ای ما نیز در اختیار شیعه نیست، بلکه در عمده مسائل، با اهل سنت روبرو هستیم. بنابراین، اگر قرار است که در سطح ملی، اتحاد ایجاد کنیم و افقی برای سطح کلان‌تر به دست آوریم، لاجرم باید برای این مسئله، یعنی شکاف میان مذهبی فکری کنیم.

این عضوت هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: فکر می‌کنم راه‌حل آن، مقوله شهروندی است که براساس یک مفهوم سیاسی است و باید تکلیف خود را با مقوله شهروند دینی روشن کنیم. اساس مردم‌سالاری که وحدت ایجاد می‌کند، این است که همه را ذیل مقوله شهروند تعریف کنیم و به مسائل خرد کاری نداشته باشیم.

قیصری بیان کرد: نکته دیگر اینکه، مردم‌سالاری سوسیال یا لیبرال و یا مبتنی بر ایدئولوژی‌های دیگر وجود دارد، ولی ما گفتیم که مردم‌سالاری دینی داریم و تعریف ما از مقوله شهروندی، به لحاظ دینی بسیار مهم است. اگر مقوله اتحاد می‌خواهد حل شود باید توجه کنیم که راه‌حل‌هایی که تا حالا داده شده، پاسخگو نبوده است، و الا به لحاظ ساختاری، سیستان و کردستان، به کشور وصل هستند، اما همچنان، واگرایی وجود دارد. به نظر بنده، از این مرحله به بعد، باید شاهد ورود نهادهای دیگر مانند حوزه‌های علمیه باشیم. باید علما بیایند و تبیین کنند که اگر اساس مردم‌سالاری، دین است، وجه شهروندی آن چه مختصاتی دارد و تبیین کند که حقوق این شهروند دینی ما چیست. ما نمی‌توانیم مرزهای خود را اینقدر گسترش دهیم اما نتوانیم برای خودمان، مقوله شهروندی را تعریف کنیم. اساس مفهوم شهروندی، در دموکراسی، برابری حقوق در سطح سیاسی است.

وی در ادامه افزود: اگر قرار باشد راه‌حلی برای اتحاد بیابیم، این راه‌حل از راه تعریف مفهوم مردم‌سالاری دینی و پایه آن که مقوله شهروندی دینی است، می‌گذرد و باید شهروند دینی را طوری تعریف کنیم که اهل سنت نیز با حقوق سیاسی برابر تعریف شوند. در حقیقت چیزی که می‌تواند مشکل را حل کند یک فتوای شرعی است.

انتهای پیام

منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

افغانستان به دنبال تجارت 10 میلیارد دلاری با ایران