قصه


قصه

کاش شروع قصه‌ها دیگه اینجوری نبود “یکی بود یکی نبود” یکی بود صدتا و هفتاد تا و باز شیش تا نبود یکی، از ماها نبود زیر گنبد کبود مردمی غمگین بود مادراشون نگرون پدراشون پی نون اون یکیشاعر:راهله غضبانی (راهِل)

کاش شروع قصه‌ها
دیگه اینجوری نبود
“یکی بود یکی نبود”
یکی بود صدتا و
هفتاد تا
و باز شیش تا نبود
یکی، از ماها نبود

زیر گنبد کبود
مردمی غمگین بود
مادراشون نگرون
پدراشون پی نون
اون یکی قربونی
دیگری تو زندون

کاش ته قصه هاشون
نشه باز صد تا دروغ
واستی با کلاغ پیر
لب ایوون نوک چوق

بعد قصه اما ما
کاش نریم تو چرت و خواب
کمی پلکو باز کنیم
دنبال یه حرف راست
تا بشینه رو دل غمگین هر کی مثل ماست



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


هالو