پرپر


پرپر

قلمم گیج دفترم پاره ، حالا حتی افسانه ی عشقی که می نوشتم ، به خاطر ندارم واژه های سمی خاکستر فراموشی به رویایِ صورتیِ جوانیَم پاشید... دستهایم خسته از افسردگی کلمات از داستانی که نمیشاعر:پروانه دلداده

پرپر

قلمم گیج
دفترم پاره ،
حالا حتی
افسانه ی عشقی
که می نوشتم ،
به خاطر ندارم

واژه های سمی
خاکستر فراموشی
به رویایِ صورتیِ جوانیَم
پاشید...

دستهایم خسته
از افسردگی کلمات
از داستانی که نمی رقصد

چراغها یکی یکی می میرند
در تاریکی و سرما
زیر سایه ای کبود
عشق گم می شود!
و
غمگین ترین پایان ،
پرپر شدن گل سرخ....!

پروانه
شهریور 99

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جدیدترین عکس های 00:00 عاشقی با متن های رمانتیک