درباره ی شیرین(هرچه میخواهددل تنگم)


درباره ی شیرین(هرچه میخواهددل تنگم)

بعدازتودگرخواب سراغی نگرفته ازچشم من،ازتاب جوابی نگرفته *********** سیل غم مراباراند،درتنم نفس خشکید!... *********** آمدم دردهایم راروی دایره بریزم امابه شماردردهایم،محیطشاعر:زهراجاری مورجان

بعدازتودگرخواب سراغی نگرفته
ازچشم من،ازتاب جوابی نگرفته
***********

سیل غم مراباراند،درتنم نفس خشکید!...
***********

آمدم دردهایم راروی دایره بریزم امابه شماردردهایم،محیط نداشت!...
***********

تورویایی ترازخوابی
مراآشوبوهم تابی
نگاهت سحروافسونو
خودت یکرنگ چون آبی
**********
توبیاباتودگرگون شوداین حال نهان
وچقدربی تودلم خون شودآرامش جان؟!
**********

یک نفرتنهادرآفاقوزمان رسوابماند
آن یکی من بودموآوازه ام تنهابماند
ازفراقت جان به لب،لبخندلبهایم بسوخت
سوی چشمم رفتیودرراه دنیایم بسوخت

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دکتر سمیرا آل سعیدی کیست؟