نیمه شب های مهتابی / تویِ لحظه بی آبی
میدیدم بخدا مادر / که تویِ بغلم خوابی
بودی اما خیالی بود / نمیدونی چه حالی بود
لالاییم رو میخوندم من/ بغلم ولی خالی بود
یه مادر وقتی لالایی میخونه
می میره گوشه ی خونه
حالِ منو کی میدونه؟
یه مادر که زیر سایه نمیره
میخواد که تشنه بمیره
میخواد که تشنه بمیره
لالایی گلم
الهی فدای خنده هات
لالایی گلم
دل منو میبره صدات
لالایی گلـــم ...
( این شعر توسط بنده سروده ؛ و توسط دوست عزیزم مداح اهل بیت " حاج محمد رضا بذری" خوانده شده است )
میدیدم بخدا مادر / که تویِ بغلم خوابی
بودی اما خیالی بود / نمیدونی چه حالی بود
لالاییم رو میخوندم من/ بغلم ولی خالی بود
یه مادر وقتی لالایی میخونه
می میره گوشه ی خونه
حالِ منو کی میدونه؟
یه مادر که زیر سایه نمیره
میخواد که تشنه بمیره
میخواد که تشنه بمیره
لالایی گلم
الهی فدای خنده هات
لالایی گلم
دل منو میبره صدات
لالایی گلـــم ...
( این شعر توسط بنده سروده ؛ و توسط دوست عزیزم مداح اهل بیت " حاج محمد رضا بذری" خوانده شده است )