شامه های عاشق


شامه های عاشق

حالی که امنیت تویی آغوش وا کن من را پناه ده زین همه نامهربانی من بغض سرکوب چماق زور هستم صوتی بده بر هق هق بی هم زبانی بی جفت طی شد لحظه های روزگارم در حسرت گرمای خوب آشیانی من مرغ بوتیمارشاعر:الهام امریاس

حالی که امنیت تویی آغوش وا کن
من را پناه ده زین همه نامهربانی

من بغض سرکوب چماق زور هستم
صوتی بده بر هق هق بی هم زبانی

بی جفت طی شد لحظه های روزگارم
در حسرت گرمای خوب آشیانی

من مرغ بوتیمار دریاهای خونم
من پادزهر زهرهای شوکرانی

خسته م ولیکن خستگی ات را دوایم
جام مرا کی بر لبانت می رسانی

ما عارفین عرف های خود نوشته
ما چون مزامیر محبت آسمانی

گیرم زمین گیریم در ظلم عقاید
اما به پروازیم در رویای ثانی

اول خدا ،دوم تو و باقی توهم
کشف و شهودی عاشقانه ست این معانی

لقمان گفتار مرا تربیت آموخت
آن چشم های مشکی ابرو کمانی

پیوستگی با تو نه وصل پیکر و جسم
ادغام روح است در علوم کهکشانی

البت اگر دستم رسد بسیار بوسم
آن چهره ی شورآفرینت را نهانی

در ذره هایت ذره های من هویداست
در ذره هایم ذره هایت جاودانی

ما رند نعل و میخ و یک و بر آن و بر این
هرگز نبودیم ،روشن است تکلیف دانی

تو یوسف کعنانی و من حبس آمون
مصری بنا باید به تکمیل نشانی

من خود پریسای پریسایانم اما
اندر حصار خارهای زندگانی

عطرم عبادت گاه شامه های عاشق
تشمیم پردازم شو گرکه میتوانی

یاقوت های لعل ما سفتن ندارد
ما سفته ایم با تیشه های شعرخوانی

آغوش وا کن با دو صد فرسنگ هجران
ما وصل روحیم حجله ی ما لا مکانی

میبوسمت گرچه لبانم برلبی نیست
اینست مفهوم رسیدن های جانی

جرم جنونم ثابت است ای عقل مفلوک
بگذر زپند قیس و لیلا ی روانی

من دوست دارم این جنون بی خرد را
جاری شدن را جای گندابِ بمانی.










حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


صد سند از آلمان هیتلری: انگیزه های جنگ جهانی دوم