داج چلنجر R/T SE 1970 که با نام شبح سیاه شناخته شده خودرویی اسطورهای در زمینه مسابقات خیابانی دیترویت محسوب میشود. این خودرو به خاطر نمایش خودجوش شناخته میشود، خودرویی که در هر رقابت دست برتر را داشت و پس از آن هم بدون هیچ ردپایی ناپدید میشد.
نام مستعار چلنجر R/T SE کاملاً برازنده این خودروست زیرا ترکیبی از رنگ مشکی بدنه، کابین تیره و سقف وینیل مشکی میباشد. در کل باید گفت شبح سیاه تمایل زیادی برای ظاهر شدن، برنده شدن و سپس محو شدن داست.
هیچکسی نمیدانست که شبح سیاه چرا یا چگونه میتواند چنین کاری را انجام دهد اما دو استثنا وجود داشت: گادفری کوالز و دوستش کورتیس نیل. کوالز که راننده چلنجر محسوب میشد جزو افسران پلیس دیترویت بود و بنابراین باید جزئیات مسابقات خیابانی را بهصورت راز نگه میداشت.
او همچنین در ارتش خدمت کرده و پس از زخمی شدن در دهه ۶۰ میلادی مدال افتخار را نیز دریافت کرده بود.
چلنجر کوالز خودروی خاصی بود. او نه تنها این خودرو را با پکیجهای سفارشی R/T و SE انتخاب کرد بلکه پیشرانه ۴۲۶ را نیز درون شبح سیاه قرار داد. این خودرو همچنین به پکیج سوپر تراک، گیربکس ۴ سرعته دستی و… مجهز بود.
از نظر ظاهری باید گفت چلنجر کوالز به پینهای روی کاپوت، کابین دستدوز، نوار سفید بخش عقب و سقف وینیل مجهز بود. این خودرو در واقع تنها یکی از ۲۳ چلنجر R/T SE با گیربکس ۴ سرعته دستی است که در اولین سال عرضه شد و احتمالاً تنها خودرویی است که با این مشخصات تولید شده است.
شبح سیاه به سرعت وضعیتی خاص پیدا کرد زیرا طرفداران آن زیاد بودند. با عرضه این خودرو همه دربارهاش صحبت میکردند. افراد به امید پیروزی در کنار شبح سیاه قرار میگرفتند اما هر بار شاهد پیروزی این خودرو و ناپدید شدنش بودند. اکثر اوقات نیل بود که در صندلی راننده و کنار دست کوالز حضور داشت.
نیل گفته است: “این خودرو همهچیز از کوروت گرفته تا ۳۹۶ و… را شکست میداد. شبح سیاه پادشاه خیابان در آن روزها بود.” نیل میگوید بهترین نقطه برای مسابقات درگ در خیابان استاکر بود زیرا یک منطقه صنعتی بدون خانه یا تقاطع خیابانی محسوب میشود و پلیس هم رانندگان را اذیت نمیکرد هرچند خود کوالز پلیس بود.
گرگوری کوالز پسر گادفری کوالز ظاهراً تا سالهای بعد هیچچیزی درباره مسابقات خیابانی پدر خود نمیدانست هرچند از وجود این خودرو آگاه بود.
او میگوید: “او ۱۰۰ دلار روی داشبورد گذاشت و به من گفت… زمانی که گفتم برو، اگر توانستی به آن مبلغ برسی پول مال تو خواهد بود.” درست زمانی که گرگوری دست خود را بهطرف اسکناس دراز کرد پدرش پدال گاز را فشار داد و او به شدت به صندلی فشرده شد.
او ادامه میدهد: “من نتوانستم پول را بردارم و ترسیده بودم. کاملاً موضوع را به یاد دارم.”
اما دلیل توقف مسابقات خیابانی پدر گرگوری یک راز بود. گادفری دوباره در سال ۱۹۷۷ به ارتش ملحق شد و چلنجر را در گاراژ پارک کرد. سه سال بعد یعنی زمانی که او به خانه بازگشت از دوستش خواست نگاهی به خودرو بیندازد و دوستش یعنی هرون سریعاً شبح سیاه را شناخت.
کوالز در سال ۲۰۱۴ به پسرش گفت که میخواهد چیزی را در گاراژ نشانش دهد. گادفری چادر را از روی چلنجر کشید و آن دو خودرو را باهم تمیز کردند. گرگوری گفت در آن زمان چیزی نمیدانست اما او فکر میکرد که این روش پدرش برای دانستن بیماریاش بود. پس از غلبه بر سرطان پروستات در سال ۲۰۰۸ او بازگشت و در سال ۲۰۱۵ و اندکی پیش از فوتش گادفری از پسرش خواست تا نامهای را بیاورد. آنچه که گرگوری آورد اسناد خودرو بود. او اسناد را به پسرش انتقال داد.