مرد شدم


مرد شدم

سالها پیش که من، نوجوانی بودم، کله شق، احساسی، و پر از تنهایی. تا تو در جان من افتادی و لبخند نگاهت و صدای خنده هایت همه ی دلخوشی ام شد. این چنین دور شدن، غرق اندوه شدن، سرد و بی نورشاعر:محمد رضایی




برای تابستان امسال با گوشواره‌های نامتقارن وارد میدان شوید!