به نام خداوند گردان سپهر
خداوند اَمبا ولیمو ومهر
بزد نقش رودان به لوح زمین
هنرمندیِ او دراینجا ببین
چو ایزد بلندیِ نخل آفرید
بشد شوکت سَرو ازاو ناپدید
بدادست کوه گُرُم را غرور
نگهبان رودان به نزدیک ودور
غروروتکبر مَر اورا سزاست
که برتر زتخت وزهرپادشاست
اگر کَرنش آری به پییش یکی
فزونی دهد آنچه را اندکی
به دریا بری گر تونام خدا
رهاند زموجت چویک ناخدا
به خشکی بیادش سواره شوی
تو باکامیابی هماره شوی
بلند آسمانت پرازآفتاب
هوارا شکافی چو پَرّعقاب
اگر دستِ خواهش برویت دراز
بگیرش به مهرت وَتندی مساز
وگر نام مردی بخواهی نشان
نزیبد تواضع به گردنکشان
مشو مبتلا اندراین روزگار
زویروسِ دیوانه جانت بدار
خداوند اَمبا ولیمو ومهر
بزد نقش رودان به لوح زمین
هنرمندیِ او دراینجا ببین
چو ایزد بلندیِ نخل آفرید
بشد شوکت سَرو ازاو ناپدید
بدادست کوه گُرُم را غرور
نگهبان رودان به نزدیک ودور
غروروتکبر مَر اورا سزاست
که برتر زتخت وزهرپادشاست
اگر کَرنش آری به پییش یکی
فزونی دهد آنچه را اندکی
به دریا بری گر تونام خدا
رهاند زموجت چویک ناخدا
به خشکی بیادش سواره شوی
تو باکامیابی هماره شوی
بلند آسمانت پرازآفتاب
هوارا شکافی چو پَرّعقاب
اگر دستِ خواهش برویت دراز
بگیرش به مهرت وَتندی مساز
وگر نام مردی بخواهی نشان
نزیبد تواضع به گردنکشان
مشو مبتلا اندراین روزگار
زویروسِ دیوانه جانت بدار