«ارجنامۀ انسان»
تالیف: امام موسی صدر
به کوشش: محمدصادق حسینزاده
ناشر: چاپ و نشر بینالملل
160 صفحه، 28500 تومان
****
همه از یک ریشهایم و جلوهای از حق تعالی. هر چه هست اوست و جلوه هم اوست. در این جلوهگاه هستی، با آدمیانی با گِلی واحد، اختلافات بر سر چیست؟ روابط انسانی چگونه است و چگونه باید باشد؟ چه تلاشی در جهت چگونه باید شدنشان صورت گرفته؟ در زمانهای که برداشتهای معرفت شناسانه نظری و متدیک علم اقتصاد بر علوم اجتماعی و روابط انسانی فارغ از هر نژاد و دین و ملیتی سایه افکنده، دغدغۀ امام موسی صدر، تبیین مبنای روابط انسانی، تقریب افراد و تعامل آنها با یکدیگر جهت تکاملشان و از همین مدخل تکامل جوامع بشری بودهاست. ایشان در پی این مسئله که، روابط انسانی باید بر کدام پایه قرار داشته باشد و چگونه شکل بگیرد، از واژۀ «برادری» استفاده میکند و از چهار نوع برادری نام میبرد که میتواند مبنای روابط اجتماعی قرار گیرد؛ برادری انسانی، برادری خداباوران، برادری اسلامی و برادری ملی. این کتاب در 4 فصل به توضیح هر یک ازانواع برادری میپردازد و استدلال میکند که وجود آنها چگونه میتواند روابط انسانها را تقویت کرده و موجب افزایش همکاری و تعامل میانشان شده و عاملی باشد برای شکست دشمن. کتاب ارجنامۀ انسان تلاش میکند از باورهای امام موسی صدر در این عرصه گزارشی تحلیلی ارائه کند.
برادری انسانی: در خصوص ارتباط افراد با ادیان مختلف، استدلال برآمده از اسلام و نص قرآن اینگونه بیان میدارد که دعوت همۀ انبیا در قرآن از یک ریشه واحد است. دعوت همۀ آنها اسلام نامیده شده، زیرا دعوتشان تسلیم خداوند بودن است. بنابراین ادیان همگی یک ریشه دارند، همگی از آن خداوند هستند و برای خدمت به انسانها آمدهاند و بر این اساس همگی برابرند. پس چنین شرایطی ایجاب میکند، با افراد ادیان مختلف به نیکویی صحبت کرد و بر اساس ریشۀ مشترک، با آنان تعامل داشت. خداوند، واحد است و نزد این خدای واحد، انسانها با یکدیگر تفاوتی ندارند. مگر به واسطه عمل و علم و تقوا. برابری، عامل برادری است. امام موسی صدر در خصوص برادری و برابری انسانها در این بخش از کتاب مفصلا توضیح میدهد که اگرچه جامعه از افراد مختلف تشکیل شده اما هیچ یک از آنها بر دیگری برتری ندارد، بلکه هر کس توانایی و استعداد خاص خودش را دارد. این تفاوت افراد در تواناییشان، سبب نیاز متقابل افراد با یکدیگر شده و در نهایت تعامل آنها با یکدیگر را رقم میزند، زیرا انسانها برای رفع نیازها و تکامل خویش به دیگر افراد جامعه نیاز دارند. این امر قابل تعمیم به ملتها نیز میباشد و علت وابستگی و تعامل متقابل ملتها با یکدیگر را سبب میشود.
برادری خداباوران: گذشته از برادری انسانی افراد با یکدیگر، که از پی برابری افرادی با هم بدست میآید، به دلیل شرایط زیستی لبنان، که در آن مسلمانان و مسیحیان با هم زیست میکردند، امام موسی صدر از برادری خداباوران و همزیستی آنان با یکدیگر دفاع نموده و آن را معیاری برای روابط افراد با یکدیگر در آن جامعه در نظر گرفتهاست. همانطور که در بحث قبلی هم گفته شده همۀ انسانها از خالقی برابر، آفریده شدهاند. مشارکت افراد در هستی و ریشۀ مشترکشان که از خاک است، عاملی است برای برادریشان. امام موسی صدر همواره بر این موضوع تاکید میکند که ایمان انسانها به پروردگارشان، برادری آنها را تقویت میکند و هر انسانی که بر اساس ایمانش به خدا، علیه وضع موجود مبارزه کند و قدمی بردارد، مورد حمایت اوست. جامعۀ توحیدی را جامعهای میداند که در آن وحدت از آغاز آفرینش وجود داشته و تا پایان آفرینش وجود دارد. در جامعه خداباوران، روابط انسانی، مبتنی بر خداباوری آنهاست و آنچه میانشان شکل میگیرد رقابت است و تعامل، نه آنچنان که در جوامع مادی می بینیم، مبتنی بر کار اقتصادی و نزاع با هدف برتری طبقاتی.
خداباوری اسلامی: تفرقههایی که در طول تاریخ میان مسلمانان رخ داده، موجب تذکر و یادآوری ضرورت اتحاد و همبستگی آنان با یکدیگر شده، تا از خطراتی که در قرآن به آن اشاره شده دوری کنند. خطراتی که اصل قرآن و اسلام را هدف قرار داده و آنها را تهدید میکند؛ خطر مشرکان و یهودیان. امام موسی صدر بخش مهمی از اختلاف مسلمانان با یکدیگر را ناشی از سیاست حکومتها میداند که در طول تاریخ سعی در دامن زدن اختلافات میان مسلمانان داشتند. ایشان در راه تلاش برای برادری مسلمانان با یکدیگر و دوری از تفرقه این نکته را یادآور میشود که هدف همه مسلمانان باید مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم، در نگاهی جهانی باشد. امام در صدد بود، جهت تحکیم روابط انسانی مسلمانان، آنها را اقناع کند که تفاوتهای مذاهب را بپذیرند، با یکدیگر تعامل کنند، و تفاوتها را راهی بدانند برای اجتهاد و تامل و تفکر. و در اختلاف با هم زیادهروی نکنند، از سب یکدیگر بپرهیزند و به جای مجادله کلامی، به تعیین هدف بپردازند و از طریق تلاش برای دستیابی به اهدف، راه اعتماد به یکدیگر را بیابند. موسی صدر در راه تلاش در به انجام رساندن وحدت میان مسلمانان، با شناسایی تفاوتهای میان شیعه و سنی که در ولایت و منابع شرع، خلاصه میَشد، دو پیشنهاد میدهد: وحدت فقهی میان مسلمانان و تلاش همگانی برای رسیدن به اهداف مشترک. امام موسی صدر، در عین اینکه شیعه را مذهبی پیشرو میداند که در صدد طبقهبندی افراد نیست، برای وحدت و حفظ برادری، بر یکپارچگی مناسک و شعائر مسلمانان را نیز تاکید مینمود. همچنین در بخشهای مختلف کتاب از تجربیات مختلف امام موسی صدر از تعامل با اهل تسنن و دفاع از شیعیان و ضرورت اتحاد در برابر یهودیان، گفته شدهاست.
خداباوری ملی: امام موسی صدر در مقابل تفکری که دین و وطنپرستی را در تقابل با هم میدید ایستاد و آنها را مکمل یکدیگر و هر دو را در خدمت انسان میدانست. ایشان با توجه به وضعیت همزیستی مسیحیان و مسلمانان در لبنان با یکدیگر، از وحدت ملی برای دفاع از میهن و دفع خطر شمن خارجی استفاده میکرد. البته این وحدت ملی، به معنای فرقهگرایی نبوده و ایشان فرقهگرایی را به معنای پذیرش سکولاریسم میدانست. چهار معنای فرقهگرایی؛ سیاسی، ادای تکلیف، فرقهگرایی مثبت و فرقهگرایی منفی میباشد. آنچه موجب تفرقه میشود، فرقهگرایی منفی است. زمانی که فرقهای فقط به فکر اعتلای خود باشد و کشمکش میان فرقههای مختلف رخ دهد، فرقهگرایی منفی رخ میدهد. نقش نظام سیاسی در اینجا ظاهر میشود که بتواند فراتر از فرقهها عمل کرده و شرایط رقابت را میان شان ایجاد کند و نه کشمکش. در این صورت، وجود فرقههای مختلف در جامعه موجب رشد، تعامل، دادوستد و انتقال تجربیات خواهد شد.
تلاش ایشان در ایجاد لبنانی واحد، و جلوگیری از تجزیۀ لبنان، در این کتاب بسیار به چشم میخورد. به نظر میرسد در این کتاب، تحلیل خوبی از اندیشههای امام موسی صدر در خصوص برادری صورت گرفته، آنچه بر اساس پاورقیهای کتاب ارجنامۀ انسان به نظر میرسد این است که مرجع این اثر، کتاب «گام به گام با امام» بوده و بر اساس آن، این تحلیلها صورت گرفتهاست.