آیت الله مظاهری: گرانفروشیها و رشوهخواریها و رباخواریها نداشته باشید/ غیبت و تهمت و شایعهپراکنی و زخم زبان زدن به دیگری هم حقّالنّاس است
باز نشر؛ شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)- حضرت آیت الله مظاهری گفت: از حقّاللّهی که مربوط به مردم است مثل تهمت و شایعهپراکنی و غیبت و خصوصاً نمام و سخنچینی عالم برزخ انسان را خراب میکند. مواظب باشید در ماه مبارک رمضان از اینگونه چیزها توبه کنید. به گزارش شفقنا، این مرجع تقلید در درس اخلاق خود با […]
باز نشر؛ شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)- حضرت آیت الله مظاهری گفت: از حقّاللّهی که مربوط به مردم است مثل تهمت و شایعهپراکنی و غیبت و خصوصاً نمام و سخنچینی عالم برزخ انسان را خراب میکند. مواظب باشید در ماه مبارک رمضان از اینگونه چیزها توبه کنید.
به گزارش شفقنا، این مرجع تقلید در درس اخلاق خود با موضوع عالم برزخ که در مسجد حکیم اصفهان برگزار شد، اظهار داشت: فصل شانزده بحث ما در معرفهالنفس راجع به عالم برزخ بود. عالمی که باید بین دنیا و آخرت طی شود. گفتم این عالم برزخ مراتبی دارد. مرتبۀ اولش موقع مردن است یعنی سکرات موت. فهمیدیم که برای بعضی این مردن خیلی آسان و لذتبخش است. ملاقات اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است، بلکه از قرآن فهمیده میشود که ملاقات خداست و مکالمه با خداست و با لذّتی از این دنیا میرود و جای او هم خدمت اهلبیت«سلاماللهعلیهم» در زیر پرچم ولایت است.
اما برای آدمهای غافل،کسانی که فکری برای قیامت و برای قبر و برزخ نکردهاند و یک عمر در گناه و غفلت بودهاند، سکرات موت خیلی مشکل است. میبیند که دستش خالی است و کسی را ندارد. بلکه آنها که باید کمکش کنند، نه تنها کمکش نمیکنند، بلکه با غضب با او برخورد میکنند. مرگ برای این به اندازهای مشکل است و مثل اینکه کسی را زندهزنده قطعه قطعه کنند. این فصل اول و مرتبه اول بود که دربارهاش صحبت کردیم.
مرتبه دوّم قبر است. معمولاً کم پیدا میشود کسی را در قبر نگذارند. غالب مردم را در قبر میگذارند. این قبر هم مثل سکرات مرگ است. گاهی خیلی آسان است. یک بازپرسی از این خواهد شد و همین تلقینی است که برای میت میخوانند و خاک روی او میریزند. به این بازپرسی میگویند. نکیر و منکر دو ملک از طرف خدا یک بازپرسی از این دارند. این اگر آدم خوبی باشد و به قول قرآن «خَیْرُ الْبَرِیَّهِ»[۱] باشد و شیعۀ خالص باشد و اعتقاد به اهلبیت«سلاماللهعلیهم» و شعار اهلبیت داشته باشد و در عملش متابعت از اهلبیت«سلاماللهعلیهم» باشد، مثلاً تابع حضرت علی«سلاماللهعلیه» باشد، آنگاه این دو ملک خیلی کار برایش میکنند و این بازپرسی را با احترام از او میکنند.
این بازپرسی باید باشد. همینطور که گفتم برای هرکه مُرد، چه خوب باشد و چه بد باشد، تلقین میخوانند و این همان بازپرسی نکیر و منکر است و باید باشد. اما برای آدمهای خوب همین بازپرسی یک لذّت است. آوردن اسم علی در قبر در مقابل نکیر و منکر و احترام به اهلبیت«سلاماللهعلیهم» و اقرار به امامت دوازده امام و اقرار به اینکه من مردهام و در محضر خدا آمدهام و انشاءالله رستگارم.
بعد بازپرسی تمام میشود و وارد برزخ میشود. این آقا یا این خانم وارد باغی از باغهای بهشت است که در اینجا بهشت برزخی است. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» شب معراج به این بهشت رفتند و در این بهشت گردش کردند و با ابرار صحبت کردند. چنانکه پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» در شب معراج به جهنم برزخی رفتند و آن جهنم برزخی را دیدند و با افراد جهنمی که در برزخ هستند گفتگو کردند. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نقل کردهاند که در شب معراج هم جهنم رفتم و جهنّمیان را دیدم و هم بهشت رفتم و بهشتیان را دیدم. این آدم خوب از آن افراد است که در رفاه و آسایش است. با ملائکه رفتوآمد دارد. قرآن میفرماید ملائکه با او رفتوآمد دارند:
«نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَهِ»[۲]
هم دنیا کمکت میکنیم و هم آخرت با تو همراهیم و با تو نشست و برخاست داریم.
در عالم برزخ این افراد عالی میتوانند با خدا هم صحبت کنند. مثل نماز است. نماز در دنیا یعنی صحبتکردن با خدا. نماز دو قسم است. حمد و سوره صحبت کردن خدا با بنده است و مابقی نماز صحبت کردن بنده با خداست. به این مکالمه و گفتگو میگویند. برای اهل دل هم میگویند معاشقه و عشقبازی با خدا. نماز در دنیا چنین است. اگر گوش ملکوتی باشد، اگر دل ملکوتی باشد، مییابد که خدا با او حرف میزند، نظیر اینکه شما الان روزه هستید و تشنهاید و اگر به شما بگویند تشنگی چیست، نمیتوانید معنا کنید، اما تشنگی را مییابید و این یابیدن و باور مهم است. کسی که به راستی آدم حسابی است، نمازش یابیدنی است.
عالم برزخ نیز اینگونه است. مییابد خدا را و در همان عالم برزخ استکمال دارد. اینکه بعضیها گفتهاند وقتی انسان مرد پروندۀ او خاتمه پیدا میکند و استکمال ندارد، این درست نیست. توقّف ممنوع است. لذا عالم برزخ استکمال دارد. چه استکمالی بالاتر از اینکه با خدا صحبت کند و معلوم است یک مکالمه، پیمودن راههای معنوی است. این سیر من الحق الی الحق است. به راستی سیر دارد و استکمال دارد و فقط لذتش این نیست که بخورد و بیاشامد و استفاده از معنویات و ظواهر عالم برزخ کند، بلکه بالاتر از این استکمال دارد؛ با خدا صحبت میکند و خود این علم است البته نه علم الفبایی و علم کتابی، بلکه علم سیر و سلوکی یا علم یابیدنی است. علمی که به راستی در حرکت است و حرکتش به اندازهای لذتبخش است که این مدهوش است. اینکه شما شنیدهاید امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» نماز میخواندند و غش کردند، این غشکردن نیست، بلکه مدهوشی است. یعنی امیرالمؤمنین در نماز بعضی اوقات میرسیدند به مقامی که به هیچ چیز توجه نداشتند به جز خدا. بعضیها از قبر و قیامت وارد برزخ میشوند و وارد آن باغ با آن همه لذتها، اما مدهوشند در جمال حق.
روایت عجیبی است که از پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نقل میکنند که پیغمبر فرمودهاند بعضی از بندهها در همین عالم برزخ، بهشت برزخی از آنها در پیش خدا گله میکند. خدایا تو ما را برای این خلق کردهای، اما این محلّی به ما ندارد و نگاهی به ما ندارد. حورالعین و باغهای بهشتی و نعمتهای آن، همه گله دارند. خطاب میشود این مدهوش در رحمت من است. بگذارید لذت ببرد و لذت او مکالمۀ او با من و مکالمۀ من با اوست. بعد آنچه مزه دارد، اینست که خدا به بهشت برزخی میگوید من در هر نگاهی که به اینها میکنم مُلک اینها، یعنی سعۀ وجودی اینها را زیاد میکنم.[۳] یعنی استکمال روی استکمال و رو به قرب خداست تا خدا خدایی کند. لذا عالم برزخ برایش خیلی آسان است ولو چندین میلیون سال طول میکشد، اما برای این یک لحظه است.
اگر پرس و سوال و گفتگوی آنها با نکیر و منکر خوب نباشد، گم میشوند و لال میشوند و از ابهت نکیر و منکر به لرزه درمیآیند و از هر مصیبتی برایشان بالاتر میشود. بالاتر شدن برای اینست که میبیند بیکس است. در دنیا یک ساعت قبل اولاد و عشیره داشت و دیگران بودند و برایش گریه میکردند و الان مرده و هیچکس را ندارد. اهلبیت«سلاماللهعلیهم» با او کاری ندارند و خدا هم با او سر و کار ندارد. لذا همین حسرت و غم و غصه برایش یک جهنم میشود. از قبر بیرون میآید «حُفْرَهٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَانِ»، گودالی از گودالهای جهنم تا روز قیامت. شاید صد میلیون سال طول بکشد و این در رنج و غم و غصه و تب و بیماری و در چهکنم چهکنم باشد و کسی را ندارد برای اینکه این کس را باید در دنیا تهیه کند و امّا تهیه نکرده است. خدا را ندارد و اهلبیت را هم ندارد و کسی دیگر به فریاد او نمیرسد.
قبر برای بعضی خیلی لذتبخش است؛ اما برای خیلیها سخت است؛ لذا پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند:
«الْقَبْرَ رَوْضَهٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّهِ أَوْ حُفْرَهٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَانِ»[۴]
قبر یا باغی از باغهای بهشت و یا گودالی از گودالهای جهنم است. به راستی اگر ما احتمال دهیم آنچه من گفتم درست باشد، که روایت را از اهلبیت نقل کردم و از قرآن خواندم و مسلم است، امّا احتمالش هم باید ما را به فکر قبر و قیامت بیندازد. باید ما را به فکر عالم قبر و اینکه بتوانیم سالم از قبر به عالم برزخ برویم و در عالم برزخ، خوش و خرم با ملائکه سر وکار داشته باشیم،بیندازد و بالاتر از این، سر و کار داشتن با خدا و اهلبیت و زیر پرچم ولایتبودن است. اینکه در روایت داریم مؤمن در وادیالسلام است، معنایش اینست که زیر پرچم ولایت و زیر پرچم امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» است و اگر هیچ نباشد و بهشت برزخی هم نباشد و اما این فرد زیر پرچم امیرالمؤمنین باشد، بس است برای این که بگوید چه خوش و لذتبخش است؛ اما اگر کسی هیچکس را نداشته باشد و علی را نداشته باشد، با خدا نتواند درددل کند و خدا با او قهر باشد و کسی دیگر را اصلاً نشناسد و کسی نداند این کیست و کجاست، آنگاه معلوم است در صحرای بیآب و علف و گرم و سوزنده با یک دنیا غم و غصه بهسر میبرد تا اینکه قیامت برپا شود. لذا از همۀ شما تقاضا دارم خیلی به فکر عالم برزخ باشید.
روایتی مشهور است و این روایت را کم میخوانم برای اینکه خیلی ناراحت کننده است زیرا امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند برزختان برای خودتان و ما روز قیامت شما را شفاعت میکنیم. این خیلی ناراحتکننده است و ما باید در این دنیا به فکر قبر و عالم برزخ باشیم. باید کاری کنیم و بهشت و مونسی فراهم کنیم تا بتوانیم زیر پرچم ولایت خوش و خرم تا روز قیامت باشیم.
چند چیز در عالم برزخ کار را خیلی مشکل میکند و از همه تقاضا دارم به این چند چیز خیلی اهمیت دهید. یکی «حقّالنّاس» است.
یکی از علمای بزرگوار تهران مرده بود. یکی از مریدانش در خواب دیده بود این آقا غم و غصه دارد و خیلی نگران است. گفته بود آقا شما که باید روضه من ریاض الجنه و خدمت مولا امیرالمؤمنین و اهلبیت باشید چرا شما را با غم و غصه میبینم؟! گفته بود بله وضعم خیلی خوب است، اما هجده ریال بدهکارم به مشهدی تقی سقطفروش و از من یک سؤال شده و نمیتوانم جواب دهم و آن اینست که چرا حقّالنّاس داری و چرا رد نکردهای؟ این آقا از خواب بیدار شده بود و پیش آقازادۀ این آقا رفته بود که آقازاده هم یکی از علمای بزرگ تهران بود و قضیه را به این آقازاده گفت و آقازاده به بازار تهران رفت و بالاخره مشهدی تقی سقطفروش را پیدا کرده بود. گفته بود تو از پدر من طلبکاری؟ گفته بود بله هجده ریال. گفته بود چرا زودتر نگفتی که به تو بدهیم؟ گفت پدرت باید بنویسد و من ترسیدم بگویم و شما فکر کنید که میخواهم مال مردمخوری کنم. بالاخره هجده ریال را رد کرد. فرداشب خودپسر خواب دید که پدر خوشحال است و گفت رفتم خدمت مولا امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» و مولا امیرالمؤمنین از تو تشکّر کرد.
حقّالنّاس در عالم برزخ خیلی مشکل است. خیلی مواظب باشید که حقّالنّاس نداشته باشید. خمس و ردّ مظالم و مخصوصاً در کارهای تجاری، گرانفروشیها و رشوهخواریها و رباخواریها نداشته باشید. حقّالنّاس در عالم برزخ خیلی مشکل است. غیبت و تهمت و شایعهپراکنی و زخم زبان زدن به دیگری هم حقّالنّاس است. آن حقّالنّاس پولی و این حقّالنّاس عرضی است.
یکی از علمای بزرگ را در خواب دیدند که این آقا غم و غصه دارد و رنگش پریده و زرد است. گفتند آقا شما باید خیلی بالا باشید. این همه خدمت کردید. گفت بله در رفاه و آسایش هستم و زیر پرچم ولایتم، اما یک زخم زبان زدم و این زخم زبان یک عقرب شده و باید این عقرب را با توبه و انابه و حلالیت در دنیا کشته باشم، امّا یادم رفته است و الان این عقرب سردرآورده است. گاهی میآید و نیشی به شصت پای من میزند و من از درد این نیش عقرب میسوزم و میسازم تا دوباره سر و کلۀ او پیدا شود. آن آقا میگفت رفتم و کسی را که گفته بود پیدا کردم و قضیه را به او گفتم و او گفت بله حسابی دلم را سوزاند و من هم کسی را جز خدا نداشتم و در دلم گذاشتم تا اینکه او مرد. البته او کار بدی کرده که در دلش گذاشت است. غیبت خیلی بد است، اما ما باید غیبتکننده را عفو کنیم. شایعهپراکنی خیلی بد و زشت است، اما ما باید صفت مهربانی و بخشندگی داشته باشیم. تهمت خیلی سنگین است، اما همین تهمت که سنگین است و گناهش از آدمکشی بالاتر است، اما کسی که به او تهمت زدهاند، باید ببخشد. لذا اینکه دلش سوخته و دل سوختگی را نگاه داشته و آن عقرب در عالم برزخ اذیت کرده است، بدکاری کرده، اما مثل زخمزبان زدن و تهمتزدن و شایعهپراکنی و غیبت، مثل حقّالنّاس است. همینطور که از حقّالنّاس نمیگذرند و مشکل است، از حقّاللّهی که مربوط به مردم است مثل تهمت و شایعهپراکنی و غیبت و خصوصاً نمام و سخنچینی عالم برزخ انسان را خراب میکند. مواظب باشید در ماه مبارک رمضان از اینگونه چیزها توبه کنید. مواظب باشید از حقّالنّاسها چه صورت اول و چه صورت دوم دوری کنید که در وقتی مردید، انشاءالله عالم قبر برای شما بهشت بلامصیبت باشد.
پی نوشت:
[۱]. البینه، ۷.
[۲]. فصلت، ۳۱: «در زندگى دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم.»
[۳]. ر.ک: ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۲۰۰.
[۴]. ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۷۵.