جزییات بازی سازی صحنه تیراندازی به 2 پلیس در خیابان میرداماد + فیلم گفتگو

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، هوشیاری و مسئولیت شناسی همسایه که با دیدن رفتار مشکوک چند نفر ناشناس در ساختمان با پلیس تماس گرفته بود، موجب شد تا متهمان که سلاح گرم در دست داشتند، نتوانند چیزی از منزلی که قصد سرقت از آن را داشتند با خود ببرند. ماموران پلیس در زمان کوتاهی خود را به محل حادثه رساندند ولی به خاطر تیراندازی متهمان 2 مامور پلیس مجروح شدند.

جمعیت زیادی در خیابان شمس تبریزیِ میرداماد در کنار ماشین های پلیس ، گرد هم آمده اند و در انتظار ایستاده اند. مردم با تعجب به آن ها نگاه می کنند. با ورود ماشین های حامل متهمان سرقت مسلحانه در زمستان سال گذشته، صدای شاتر دوربین ها فضا را پر می کند. متهم ها با لباس راه راه مخصوص زندان از ماشین پیاده می شوند، سرشان را پایین انداخته اند و دستشان را روی صورتشان قرار داده اند. یکی از آن ها از لای انگشتانش، زیرچشمی اوضاع را رصد می کند.

حضور یک زن برای پوشش سرقت

همه در کنار در می ایستند. همانطور که تصویربردارها مشغول ثبت این لحظات هستند، سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، به شرح آنچه رخ داده بود، پرداخت و گفت: روز 16 بهمن ماه 1400، ماموران پلیس پیشگیری تهران بر اساس مشاهدات عینی یکی از همسایگان، متوجه می شوند باندی از سارقان مسلح اقدام به ورود به ساختمانی می کنند. یک زن و بچه نیز همراه آن ها بوده برای آنکه، خانواده به نظر بیایند و کمتر جلب توجه کنند. از آنجایی که ایمنی منزل اول بسیار بالا بوده این سارقین موفق به ورود به آن نمی شوند.

تماس همسایه و رسیدن پلیس به محل سرقت

معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی، ادامه داد: آن ها سپس وارد منزل دوم می شوند که صاحبخانه در آن حضور داشت. متهمان بلافاصله اقدام به فرار می کنند و در این حین از روی جسارت وارد منزل بعدی می شوند.

وی افزود: یکی از همسایگان پس از دیدن رفتار مشکوک آن ها با پلیس تماس می گیرد و بلافاصله چند تن از ماموران کلانتری 103 گاندی خود را به محل حادثه می رسانند. متهمان به محض آنکه متوجه حضور ماموران می شوند، به طور مستقیم شروع به شلیک به سوی آنها می کنند. ماموران نیز طبق رعایت قانونن بکارگیری سلاح اقدام به تیراندازی می کنند.

تیراندازی به 2 مامور پلیس

سرهنگ کارآگاه نثاری، گفت: طی این ماجرا دو تن از ماموران از ناحیه کتف و شکم مورد اصابت گلوله قرار می گیرند و مجروح می شوند. متهمان نیز پا به فرار می گذارند.

وی ادامه داد: پس از این حادثه، پلیس آگاهی رصدهای فنی و گسترده ای را شروع می کند تا در نهایت موفق می شود متهمان را در مخفیگاهشان در کوه های غرب کشور، پیدا و در عملیاتی هماهنگ و موفق آن ها در دستگیر کنیم. در این عملیات، تعدادی سلاح گرم ، مقادیری فشنگ، ابزار و ادوات تخریب قفل و ورود به منزل، کشف شد.

وی ادامه داد: یک زن همراه بچه که در صحنه سرقت و برای گمراهی حضور داشتند در همان روز دستگیر شدند که از وی اطلاعاتی از اعضای باند به دست آمد.

وی افزود: اعضای این باند سابقه دار هستند و به برخی از جرایمی که تاکنون مرتکب شده اند اعتراف کردند. تحقیقات در خصوص این پرونده همچنان ادامه دارد و نتایج آن متعاقبا اعلام خواهد شد.

هشدار به مردم برای ایمنی منازل

سرهنگ نثاری در پایان گفت: این اتفاق زنگ هشداری برای مردم است تا نسبت به ایمنی خانه های شان، دقت بیشتری به عمل بیاورند. اگر سرشب از خانه بیرون می روند حتما چراغی که رو به کوچه است را روشن نگاه دارند.

پلیس مجروح

گروهبان یکم مهدی ابوترابی، ماموری که هدف گلوله متهمان قرار گرفته بود، ماجرا را این گونه شرح داد: من و گروهبان یکم رضا بهرامی در حال گشت زنی بودیم که مرکز پیام به ما اطلاع داد و ما به سوی محل وقوع جرم رفتیم. من به صورت پیاده به سمت ماشین آن ها دویدم.

وی افزود: علی رغم تذکر همکارم آن ها شروع به تیراندازی کردند و ما نیز بر اساس قوانین استفاده از سلاح مجبور به تیراندازی شدیم. متهم با استفاده از کلت کمری به شکم من و بازوی چپ همکارم شلیک کرد و ما مجروح و به بیمارستان منتقل شدیم.

گفت و گو با متهم

تعریف کنید که چه اتفاقی افتاد؟

من قرص کلونازپام ( قرص خواب ) استفاده می کنم. بار اولی بود که اقدام به سرقت می کردم. رفیقم قصد داشت در منزل مورد نظر را باز کند که ناگهان ماموران رسیدند و ما هم مجبور به فرار شدیم. ماموران ما را محاصره کرده بودند. من می خواست یک تیر به دیوار بزنم که تصادفا به ماموران اصابت کرد.

شما دو تیر شلیک کرده ای که هر دو به ماموران اصابت کرده،چطور می گویید که یک تیر شلیک کرده اید؟

حالت طبیعی نداشتم.

چرا اسلحه با خود حمل می کرد؟

دشمن دارم، بار اولی بود که اسلحه با خودم حمل می کردم.

سابقه داری؟

سابقه درگیری دارم ولی سابقه سرقت و تیراندازی ندارم.

اسلحه را چگونه تهیه کردی؟

اسلحه را از شهرستان آورده ام. آنجا اسلحه ارزان است. اسلحه که با آن به ماموران شلیک کرده ام را به دور انداختم و یک اسلحه جدید خریدم.

چند ساله داری و شغلت چیست؟

21 ساله ام، با موتور کار می کردم.

چه شد که با این باند آشنا شد؟

از سر ناچار و گرفتاری!

فکر می کردی دستگیر شود؟

حدس می زدم که مرا بگیرند ولی نه با این سرعت؛ پلیس آگاهی شوخی ندارد. هر جایی که مخفی شویم بالاخره ما را پیدا و دستگیر می کنند.

اگر این تیراندازی ها منجر به شهادت یکی از ماموران می شد چه؟

خدا به جوانی من و خانواده آن ماموران رحم کرد.

برای انجام سرقت اسلحه خریدی؟

نه من دشمن و بدخواه زیاد دارم. من در شهرستان پرونده درگیری دارم. آنجا طایفه ای است. من نزنم آن ها می زنند.

اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: