امر به معروف و نهی از منکر مطالبهای حیاتبخش

دغدغه انسان از امر به معروف و نهی از منکر و مطالبهگری، اصلاح جامعه و مسئولیتپذیری است که این خواسته نیازمند کنشگری هوشمندانه، رفتار منطقی و گفتمان قوی و موثر توأم با تذکرات مشفقانه و بیانات ناصحانه و خیرخواهانه همه آحاد جامعه است.
به گزارش خبرگزاری شبستان، دکتر محمدمهدی جهان پرور، نویسنده و پژوهشگر در یادداشتی اختصاصی به شبستان به تبیین امر به معروف و نهی از منکر به عنوان مطالبهای حیاتبخش پرداخته است که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
غَایَةُ اَلدِّینِ اَلْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْیُ عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ إِقَامَةُ اَلْحُدُود / (علی (ع)، غررالحکم و دررالکلم، ح 6373).
امر به معروف و نهی از منکر امری فطری، فلسفی فقهی و از مهمترین ضروریات دین است. به طوری که رسالت انبیاء و مصلحان اجتماعی نیز با توجه به آیات و راوایات متعدد (آیه 71 سوره توبه و110 سوره آلعمران و ...)، بر همین اصل قرار داده شده است. در واقع این فریضه الهی برای نهادینه سازی و کنترل جامعه در رعایت هنجارهای اجتماعی است و در اهمیت موضوع همین بس که در اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای همگانی تلقی شده که شرایط، حدود و کیفیت آن را قانون تعیین میکند. لذا این فریضه پویای اجتماعی، قوهای پیشران در کنترل و نظارت دولت (حکمرانی) بر مردم و مردم بر دولت است که میان سه عنصر دولت، نخبگان و مردم توازن ایجاد میکند و هدف از آن، وادار کردن افراد به کار یا ترک کار، و کوشش برای تغییر اراده مخاطب است، مشروط بر اینکه تذکر دهنده شرایط لازم از جمله عادل بودن، عالم به معروف و منکر بودن، برخورداری از حسن خلق و توانایی ارتباط گیری موثر، عدم حس برتری نسبت به مخاطب، مفسدهآور نبودن تذکرات، اطمینان از اصرار مخاطب بر گناه و ... را داشته باشد.
لذا علیرغم اهمیت این موضوع، غرض از امر به معروف و نهی از منکر تنبیه و مجازات خطاکار نبوده و نیست بلکه هدف، اصلاح و نگاه دلسوزانه به اهل گناه همچون نگاه مشفقانه پزشک به بیمار است. از اینرو است که امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: تمام کارهای نیک، حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون قطره آبی است در برابر دریای پهناور (امام علی(ع)، نهجالبلاغه: الحکمه 374). این گفتار، نشان میدهد که امر به معروف و نهی از منکر در میان ضروریات دین از جایگاه و ارزش والا و ممتازی برخوردار است و میتواند زمینه احیای جامعه را فراهم کند. لذا روح و جوهره این امر خطیر نوعی تعهد و مسئولیت اجتماعی برای آمران و ناهیان ایجاد کرده است، چرا که هدف این نیست تا کاری انجام شده و تکلیف ساقط شود بلکه باید به طرق مختلف اثرگذار بوده و حل مشکل کند.
در این خصوص رسول اکرم (ص) فرموده است: مَن رَأى مِنکُم مُنکَرا فَلیُغَیِّرهُ بِیَدِهِ ، فَإن لَم یَستَطِع فَبِلِسانِهِ ، فَإن لَم یَستَطِع فَبِقَلبِهِ و َذلِکَ أضعَفُ الإیمانِ (نهج الفصاحه ص 768 ، ح3010). هر کس از شما منکرى ببیند باید با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغییر دهد، که پائینترین درجه ایمان همین (تغییر قلبى) است. توجه و حساسیت در این فقره بیانگر این است که امر به معروف و نهی از منکر از لوازم جهاد بوده و افراد جامعه و به خصوص مسلمانان نباید نسبت به مسائل جامعه خود بیتفاوت باشند. اگرچه علیرغم تأکیدات فراوانی که بر این فریضه مهم دینی شده است، بر این نکته نیز تصریح شده است که آمر به معروف و ناهی از منکر حق ورود به حریم خصوصی و آزادیهای شخصی افراد را نداشته، و تذکرات و مطالبهگری باید به دور از خشونتبار، تحکم، تمسخر و تهدید و ضرب و شتم باشد.
بنابراین، برخورداری از آموزههای دینی و تقویت دانش روانشناسی، جامعه شناسی و الگوبرداری رفتاری از نمونههای موفق، امری ضروری به نظر میرسد تا با مطالبهگری مؤثر، هنجارشکنان به آنچه که متعهد هستند ملزم شوند. از اینرو، گسترش روزافزون جوامع و ساختار آن، تدوین و اجرای قانون و مطالبهگری عمومی را به جهت کنترل و نظارت بر رفتار انسانها بیش از پیش ضروری ساخته است. در این ساختار، یک رکن، نظام حکمرانی (قوه مجریه، قضائیه، مقننه و سازمانهای نظامی و امنیتی) است و بر اساس نقش اجتماعی خود باید عدالت را در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ... محور قرار داده و از علم، بصیرت و شجاعت کافی در مواجهه با مشکلات و هنجارشکنیها برخوردار باشد تا از این رهگذر بتواند جامعه را به سمت و سوی حیات مطلوب، هدایت و حمایت کرده و پیشرفت مادی و معنوی تحصیل شود.
رکن دیگر این ساختار نخبگان هستند که میبایست ساختاری غیر منفعل و غایتمند داشته و بر اساس رسالت خود به عنوان قوه پیشران و حلقه واسط میان دولت و مردم ضمن تعهدپذیری و باور به ارزشهای الهی در عرصههای مختلف اجتماعی بازیگری کرده و با برنامهریزی دقیق، بر عملکرد دولت نظارت داشته و نقش هدایت مردم را به عنوان امین و معتمد جامعه عهدهدار شوند. لذا از این جهت، نخبگان مستقل از دولت و قدرت در صورتبندی قدرت سیاسی نقش تعیین کننده دارند. یکی دیگر از ارکان نیز مردم هستند که به عنوان پشتوانه مستحکم نظام حکمرانی وظیفه دارند تا در همه عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... جامعه مشارکت و حضور فعال داشته و با نظارت و مطالبهگری از نظام حکمرانی و نخبگان در سرنوشت خود تأثیرگذار بوده و بیتفاوت نباشند.
در چنین جامعهای همه انسانها با توجه به نقش و وظایفی که بر عهده دارن، ایغای نقش میکنند و به عنوان انسان مسئول، در جهت شناخت غایت الهی احساس مسئولیت داشته و در این راه گامهای مثبت برمیدارد، از طرفی در این جوامع، شبکهای از روابط اجتماعی، اسلامی و انسانی وجود دارد که مبتنی بر تقوا و برادری و برابری است و این روابط در روابط انسان با خدا، روابط انسان با خود، روابط انسان با دیگران و روابط انسان با طبیعت خلاصه میشود. در چنین جوامعی، مطالبهگری (ایجابی یا سلبی) وجود دارد که منظور از آن کنشی اجتماعی و مسئولیتی همگانی برای طلب کردن و خواستن یک حق و استمرار این طلب و خواستن است، به عبارتی کنکاشی برای یافتن حقیقت است. در این مطالبهگری اجتماعی، افراد نسبت به حقوق و مسئولیتهای اجتماعی نظام رسمی کشور که در قانون اساسی آمده است حساس و پیگیرند و هدف از آن اجابت خواستههای به حقی است که تحقق نیافته است. در واقع اصل مطالبهگری از نفس انسان آغاز میشود که نقطه مقابل آن وجدان است.
وجدان، سنخ دیگری از خواستهها را طلب میکند و لذا باید به هردوی آنها پاسخ داده شود.کسانی که امیال را بر عقل ترجیح میدهند و خواسته های عقل را محدود میکنند غایتی جز اباحهگری نخواهند داشت و لذا میبایست امیال تحت کنترل عقل قرار گرفته تا به اهداف متعالی و بلند مدت دست پیدا شود و این امر جز در احساس مسئولیت، رشد فضائل و تامین مصالح جامعه که غایت آن سعادت انسان است پدید نمیآید. چنانکه انبیاء در کنار هدایت جامعه، مردم را به استیفای حقوق و ادای مسئولیتهای اجتماعی فرا میخواندند و مطالبهگریشان بر مبنای توحید و حق نگری بود، اگرچه مطالبات هرجامعه منطبق با فرهنگ خاص آن جامعه تعریف میشود. در واقع میتوان گفت نقشپذیری اجتماعی و انتقال فرهنگ، مطالبات را با نوع خاصی از فرهنگ پیوند میدهد و تحولات جامعه و فرهنگ باعث جابجایی ارزشها میشود بطوری که گاهی معروفها و منکرها جابجا میشوند و این امر سبب بروز شکاف نسلی میگردد. از اینرو، بی توجهی به فرهنگ عمومی جامعه موجب گسست فرهنگی و تزلزل در توازن اجتماعی میشود و این گسست میتواند موجب شکاف میان مردم با مردم، مردم با مسئولان، مردم با نخبگان و نخبگان با مسئولان شود. از این جهت، در حکومت اسلامی فرهنگ اسلامی اقتضا میکند تا جامعه نسبت به سرنوشت خود بیتفاوت نبوده و مطالبهگر باشد چرا که نقش مهمی در پالایش و سالمسازی جامعه دارد و همگان موظف به پاسخگویی هستند.
در چنین جامعهای روابط میان حاکمان، نخبگان و مردم، اخلاقی و حقوقی است و قدرت در نزد حاکمان امانتی است که نباید با ارزشها و هنجارهای اجتماعی تنافی داشته باشد. در این نوع از مطالبهگری، غرض تحقق شرع خداوند در جامعه است تا از بروز ناهنجاریها آسیبهای اجتماعی جلوگیری شود و چنانچه امر به معروف و نهی از منکر در زمان خودش صورت نگیرد جامعه در عرصههای مختلف اجتماعی دچار آسیبها و خسارات جبرانناپذیر میشود. لذا مطالبهگری سبب میشود که همواره جوامع در مدار حق، عدالت و تقوا قرار گیرند به طوری که به لحاظ درونی استحکام یافته و با رفع خلأ وخللهای موجود در عرصههای مختلف اجتماعی نفوذ ناپذیر شوند و این امر در صورتی تحقق مییابد که مطالبات بر اساس آموزههای الهی و دینی و نه منافع مادی و فردی باشد. بنابراین، دغدغه انسان از امر به معروف و نهی از منکر و مطالبهگری، اصلاح جامعه و مسئولیتپذیری است که این خواسته نیازمند کنشگری هوشمندانه، رفتار منطقی و گفتمان قوی و موثر توأم با تذکرات مشفقانه و بیانات ناصحانه و خیرخواهانه همه آحاد جامعه است و نباید براساس هوچیگری، فحاشی و اتهام زنی باشد تا اثرگذار بوده و موجبات اصلاح اجتماعی را فراهم آورد.
به تعبیر شهید مطهری تذکرات بر اساس حسن نیت و اخلاص، عاملیت صالح، آزاد منشی و حریت، شجاعت، مهربانی، خونسردی، عدم تجسس و ... باشد. لذا در این راستا شناخت کافی از مصادیق و شیوهای صحیح در امر به معروف و نهی از منکر و نحوه مطالبهگری، ایجاد نهادهای اجتماعی منسجم، دارا بودن سعه صدر، دوری از حساسیتهای هیجانی، زمینهسازی انتقاد و آسیب شناسی از عملکرد خویش و مواردی از این دست امری ضروری است، در غیر این صورت دشمن با ایجاد جنگ روانی مبتنی بر دروغ و جوسازی، مطالبهگری را در مسیر نادرست قرار داده و موجب رنگ باختن تدریجی باورها و ارزشهای دینی و بروز آفات و آسیبهای غیر قابل جبران میشوند. چنان که امروزه دشمنان و بدخواهان علیه ارزشهای والای نظام جمهوری اسلامی همچون استقلال، آزادی، فسادستیزی، رعایت عفاف و حجاب و... موضع گرفته و سعی دارند با قرار دادن مردم در مقابل مسئولان آنان را در مبارزه با وابستگی و فرهنگ بیبندوباری، بیحیایی و بیعفتی غرب منفعل نمایند و دراین راه تمام منابع و امکانات مالی و رسانهای خود را به خدمت گرفتهاند. از اینرو، برای دستیابی به آرمانها و آینده بهتر و تحقق تمدن جهانی اسلامی لازم است با زمان شناسی و مکانشناسی مناسب و صحیح به وظایف، مسئولیتها و تکالیف شهروندی خود بر اساس موازین شرعی و قانونی عمل نموده، از مطالبهگری بر اساس امیال و هواهای نفسانی دوری جسته و بر اساس خردورزی، اصول دین و اخلاق عمل شود. در این مسیر اندیشمندان، اصحاب فرهنگ، اهل قلم و فعالان رسانهای و فضای مجازی رسالتی سنگین بر دوش دارند و نباید به دشمن فرصت و اجازه تاخت و تاز دهند.
پایان پیام/49