یاد شاعر همیشه ‌بهار


یاد شاعر همیشه ‌بهار

دنیای اقتصاد : مراسم یادبود مفتون امینی، شاعر پیشکسوت و تازه درگذشته، پنجشنبه هفدهم آذرماه در موسسه خیریه رعد، با حضور دوستان و بزرگان ادب و هنر برگزار شد. در این مراسم اسدالله امرایی که اجرای برنامه را بر عهده داشت، با بیان اینکه مفتون را از دوره نوجوانی و شعرخوانی «شب‌های گوته» می‌شناسد، گفت: این آشنایی و دوستی تا زمان درگذشت او ادامه داشت. البته باید این نکته را در نظر بگیریم که شاعر و نویسنده هیچ‌گاه نمی‌میرد؛ تا زمانی که آثارش خوانده می‌شود و بر سر زبان‌هاست، زنده است.

یاد شاعر همیشه ‌بهار

ضیاء موحد، شاعر و منطق‌دان، نیز در سخنانی با اشاره به نحوه آشنایی‌اش با مفتون، توضیح داد: «مفتون ارتباط خاصی با کلمه داشت، کلمه برایش شیء بود، آن را لمس می‌کرد، آن را بو می‌کرد. مفتون دقت‌هایی در شعر داشت که آدم تعجب می‌کرد؛ یک بار نکاتی را درباره شعر احمد شاملو گفت که واقعا عجیب بود. به او گفتم این‌ها را به شاملو هم گفته‌ای؟ گفت: به شاملو گفتم و او هم گفت: این‌ها را به من نگو زیرا نمی‌توانم شعر بگویم، بگذار به صرافت طبع کارم را بکنم.» در ادامه مراسم، محمد شمس لنگرودی با بیان اینکه کتاب‌های مفتون دوره کامل شعر ایران است، گفت: «او از غزل شروع کرد و به شعر سپید رسید. او گونه‌های مختلف شعر را تجربه کرد. جوان‌گرایی در شعر از ویژگی‌های جذاب شعر مفتون امینی بود. او تعصبی نداشت و طنز او جالب بود و رندی خاصی داشت که برایم جذاب بود.»

کامیار عابدی، منتقد ادبی، در ادامه مراسم گفت: «مفتون انرژی خود را در چند بخش تقسیم کرده بود؛ یکی درس حقوق، مطالعه ادبیات ایران و جهان، زبان‌آموزی ( به آموختن زبان‌های دیگر علاقه داشت) و بازی شطرنج. او در دوره جوانی شطرنج‌باز قهاری بود. از میان این‌ها فقط قسمت زبان‌آموزی کمتر می‌شود، بازی شطرنج را حذف می‌کند و به‌تدریج به سمت ادبیات و حقوق می‌رود، شغل خود را در زمینه حقوق انتخاب و ذوق شعری خود را در گذر سالیان پالوده‌تر و پیراسته‌تر می‌کند.» بهاء‌الدین خرمشاهی که امکان حضور در مراسم را نداشت، پیامی ارسال کرد که مهدی مظفری ساوجی آن را خواند. در بخشی از این پیام آمده بود: «حضرت مفتون استادی بزرگ در فروتنی و جلوه‌نفروشی و انسان‌دوستی و ایران‌دوستی بود.

در خود مطرح نکردن و حتی شعر نخواندن همتای پاکیزه‌زیست دیگری به نام بیژن جلالی داشت. همیشه بهار بود و حالش همواره یکدست بود. هیجان، پرحرفی و حرافی و فراز‌و‌نشیب نداشت. در ادب آداب آیتی بود. تحمیل و تکلف به کمترین اندازه در وجودش راه نداشت. قول طنز‌آمیز یکی از دوستان در این دوستی چهل‌ساله آمد‌و‌رفت تلفنی داشتیم و علاقه من به حضرتش اجاره نمی‌داد که فاصله تلفن‌هایم بیش ‌از سی‌چهل روز شود. من بیشتر تلفن می‌زدم تا ایشان، این را جزو ادب و شرمش می‌گذاشتم. بحثی به راه نمی‌انداخت اما در بحث به‌راه‌افتاده شرکت می‌کرد. در خاطره‌گویی افراط نمی‌کرد. بلکه از حد وسط هم کمتر می‌پرداخت.» محمدرضا شفیعی کدکنی، حسین ریاضی، مرتضی مجدفر، فرهاد عابدینی، ابوالقاسم ایرانی، حسن صفدری و اعضای انجمن‌های ادبی آذربایجانی ساحر، صابر و سایت ادبی ایشیق از دیگر حاضران این مراسم بودند.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اولین تصاویر از دو تروریستی که در حمله پهپادی نیروهای امنیتی ایران به هلاکت رسیدند