تشنه ی دیدار


تشنه ی دیدار

من آینه ی خیره به احساس تو هسم مبهوت به انگشتر الماس تو هستم در قامت معشوقه ی تبدار , غمینم چون شعر وغزلهای تو انگار حزینم عمریست که با دیده ی بیمار خمارم دردیست که از هجرتو آرام ندارم سرشار توام,...

من آینه ی خیره به احساس تو هسم
مبهوت به انگشتر الماس تو هستم

در قامت معشوقه ی تبدار , غمینم
چون شعر وغزلهای تو انگار حزینم

عمریست که با دیده ی بیمار خمارم
دردیست که از هجرتو آرام ندارم

سرشار توام, قافیه ساز غزلم باش
خوش نوش ترین شهد لبان عسلم باش

دردایره ی مست دو چشمانت اسیرم
با تشنه ترین تشنه ی دیدار , بمیرم

معصومه حیدرپور

02 03 04

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان