شعف شعر
بسمه اللطیف شعف شعر تو که این گونه غزل را به شعف میخوانی در هواخواهی خود حال مرا میدانی تحت تاثیر دل انگیز نشاط کلمات همچو خورشید برافروخته و تابانی دست در گیسوی خود می بری ای مظهر ناز تا به...
بسمه اللطیف
شعف شعر
تو که این گونه غزل را به شعف میخوانی
در هواخواهی خود حال مرا میدانی
تحت تاثیر دل انگیز نشاط کلمات
همچو خورشید برافروخته و تابانی
دست در گیسوی خود می بری ای مظهر ناز
تا به اطراف شمیم خوش جان افشانی
می زند نبض گلوی تو به تندی آن گاه
که رخ از شرم سوی پنجره می چرخانی
آه برگرد به سوی من عزیز دل من
که در این لحظه تو هم دردی و هم درمانی
دست خود را بده اکنون تو به دست مهدی
که در آسایش این روز خوش بارانی
شعر من بوسه صفت بر لب تو کرد گذر
در همان حال که آن را به شعف میخوانی
مهدی رستگاری
هجدهم مهر سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
یازدهم نوامبر 2023 میلادی
غزل سرایی گروه ادبی گلشن شعرا
دفتر شعر روزگاران
955
شعف شعر
تو که این گونه غزل را به شعف میخوانی
در هواخواهی خود حال مرا میدانی
تحت تاثیر دل انگیز نشاط کلمات
همچو خورشید برافروخته و تابانی
دست در گیسوی خود می بری ای مظهر ناز
تا به اطراف شمیم خوش جان افشانی
می زند نبض گلوی تو به تندی آن گاه
که رخ از شرم سوی پنجره می چرخانی
آه برگرد به سوی من عزیز دل من
که در این لحظه تو هم دردی و هم درمانی
دست خود را بده اکنون تو به دست مهدی
که در آسایش این روز خوش بارانی
شعر من بوسه صفت بر لب تو کرد گذر
در همان حال که آن را به شعف میخوانی
مهدی رستگاری
هجدهم مهر سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
یازدهم نوامبر 2023 میلادی
غزل سرایی گروه ادبی گلشن شعرا
دفتر شعر روزگاران
955