کرونا، مرگ در شهر بی دفاع: مجموعه داستان


کرونا، مرگ در شهر بی دفاع: مجموعه داستان

مجموع ۱۵ داستان کوتاه بخشی از داستان جانیان کوچک مهربان: بیمارستانها مملو از مریض است. تخت خالی نیست. میان راهروها بیماران جان میدهند. نه تنها تخت که وسایل درمان هم نیست. دکترها و پرستارها با ماسک و دست کش و پوششهای دست و پا گیر از این اتاق به آن...

مجموع ۱۵ داستان کوتاه

بخشی از داستان جانیان کوچک مهربان:
بیمارستانها مملو از مریض است. تخت خالی نیست. میان راهروها بیماران جان میدهند. نه تنها تخت که وسایل درمان هم نیست. دکترها و پرستارها با ماسک و دست کش و پوششهای دست و پا گیر از این اتاق به آن اتاق و از این تخت به آن تخت میروند و بیماران را جابه جا می کنند. دارویی برای درمان و یا برای تجویز به بیماران بدحال نیست. آنها سرفه کنان و در حال خفه گی با مرگ دست و پنجه نرم می کنند. نفسهاشان به شماره می افتد و میبرد. در این شرایط ویژه، مرگ یک بیمار در یک بیمارستان مرگ نیست، نشانه ی خالی شدن یک تخت است و آزاد شدن لوله های اکسیژن برای بیماری دیگر که در راهرو در حال سرفه کردن های خشک و تب دارد با مرگ و خفه گی میجنگد.
موضوع مرگ و تخت خالی و لوله ی اکسیژن، به همین جا ختم نمی شود. نکته ی مهم دیگری که پس از خالی شدن یک تخت مطرح می شود انتخاب بیمار است برای انتقال اش روی تخت خالی اینجا دیگر رعایت نوبت معنا ندارد...


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

صد غزل از صائب تبریزی