مشخصات و مزایای قصه و قصه گویی


مشخصات و مزایای قصه و قصه گویی

یک روایت هر گزارش یا گفته‌ای از مجموعه‌ای از رویدادها یا تجربیات مرتبط خواه غیر داستانی یا داستانی است. روایت‌ها را می‌توان از طریق دنباله‌ای از کلمات نوشتاری یا گفتاری، از طریق تصاویر ثابت یا متحرک، یا...

مشخصات و مزایای قصه و قصه گویی
یک روایت هر گزارش یا گفته‌ای از مجموعه‌ای از رویدادها یا تجربیات مرتبط خواه غیر داستانی یا داستانی است. روایت‌ها را می‌توان از طریق دنباله‌ای از کلمات نوشتاری یا گفتاری، از طریق تصاویر ثابت یا متحرک، یا از طریق هر ترکیبی ارائه کرد. قصه تجربه‌ای است که در ذهن بازسازی می‌شود.
قصه‌گویی در طی سه مرحله شکل می‌گیرد:
1. انتخاب قصه
2.آماده سازی قصه
3. ارائه قصه

انتخاب قصه
مهمترین عامل موفقیت در کار قصه گویی این است که قصه گو به صورت کاملاً طبیعی قصه بگوید، به طوری که شنوندگان فکر کنند که او قصه را بر اساس تخیلات، تصورات و تجربیات خودش می‌گوید و نه بر اساس آنچه خوانده یا شنیده است.
در این مسیر، اولین قدم انتخاب درست داستان است یکی از اصول مهم در انتخاب قصه این است که قصه گو قصه را قبول داشته باشد.
قصه گو باید قصه را از صفحات کتاب بر گیرد و روح زندگی را در آن بدمد. این کار میسر نمی شود مگر این که قصه برای گوینده آن معنایی داشته باشد. زیرا بچه ها در فهم احساسات حقیقی گوینده حساس و توانا هستند. بنابراین قصه گو باید از محتوا، حال و هوا و سبک داستان لذت ببرد و خواهان این باشد که دیگران را نیز در این لذت سهیم نماید. تا قصه او برای آنها واقعی و باور پذیر باشد.
در جستجوی این هدف، قصه گوی تازه کار ابتدا باید سعی نماید که ویژگیهای شخصیت و سبک خود را ارزیابی کند. سپس باید از خود بپرسد: چه نوع داستان هایی را می توانم موثر و خوب بیان کنم؟ یا چگونه می توانم شخصیت خود را با قصه هماهنگ کنم به صورتی که هر دو بتوانیم با شنونده ارتباط برقرار کنیم. و بعد از آن قصه را انتخاب نماید.
دقیقا معلوم نیست که چگونه یک قصه گو می فهمد که قصه مورد نظر خود را یافته است. وقتی او به قصه خاصی برخورد می کند میان او و قصه اتفاقی می‌افتد که گویی آن داستان خواستار بازگو شدن توسط آن قصه گو است، و همان چیزی است که قصه گو می خواهد با دیگران پیوندش دهد.
قصه چنان با شخصیت او در می‌آمیزد که در او شور و حالی برای تاثیر گذاشتن بر شنونده به وجود می‌آورد. داستان طوری با ویژگی‌های گوینده هماهنگ می‌شود که قصه و قصه‌گو جزئی از یکدیگر می شوند. در واقع قصه گویی از تمایلی عمیق به سهیم کردن دیگران در یک تجربه لذت بخش و به اشتراک گذاشتن آن چه فرد، خود عمیقاً دریافته است بر می خیزد. به بیان دیگر، این تمایل به واسطه ویژگی های شخصیتی و تجارب مهم زندگی قصه گو به وجود می آید به همین ترتیب انتخاب قصه و شیوه نقل آن نیز ویژگی های درونی قصه گو را آشکار می سازد. اگرچه قصه گو ممکن است قصه ای متعارف را بازآفریند، اما این تجربه شخصی او از زندگی است که قصه را نقل می‌کند و آن را واقعی جلوه می دهد.
در کل، توانایی انتخاب داستان مستلزم آگاهی از خود، آگاهی از ادبیات قصه گویی و آگاهی از گروهی است که قصه برایشان آماده می گردد.

شیوه قصه‌گویی
داستان گویی شیوه ی شگفت انگیزی برای بالا بردن درک رفتار های شفاهی و عملی است. شیوه‌ی ارائه‌ای قصه به کودکان به دو گونه‌ی نوشتاری و شنیداری انجام می‌گیرد. قصه گویی برای سنین پیش دبستانی به دلیل آشنا نبودن با خواندن تنها شیوه‌ی ارائۀ ‌قصه است. اما گرایش به شنیدن قصه حتی در گروه سنی بالاتر نیز که می توانند، بخوانند جذاب‌تر و لذت ‌بخش‌تر است. هرچه گونه‌ی بیان و فضاسازی قصه‌گو نیرومندتر باشد، تاثیر قصه به شنوندگان بیشتر خواهد بود. و ایجاد تصویرسازی دیداری با بازی و هماهنگی دست‌ها و چهره‌ی قصه‌گو از بایسته‌های قصه گویی است.

دکترزهرا محبوبی نیه در ادامه اضافه میکند که تغییر لحن، صدا، به کارگیری سکوت و مکث، بازی با دست ها و حرکت های بدن به هرچه جذاب‌تر شدن قصه کمک خواهد کرد و در عین حال فضاسازی کامل‌تری در ذهن کودکان صورت می گیرد و آنان آسانتر می‌توانند خط سیر داستان را به ذهن سپرده و نقش آن را بازی کنند.
به راستی که قصه‌گویی هنری است که به استعداد و تجربه‌ی فراوانی نیاز دارد. داستان ها بر مبنای تصاویر آموزشی گفته شود.
جزئیات طرح داستان و سرعت تعریف کردن داستان، از پیش مرور شود و داستان از روی متن از پیش آماده خوانده نشود و ترجیحاً از حفظ گفته شود؛ وقتی داستان از حفظ نقل می شود دانش آموزان شیفته این کار خواهند شد و بیشتر مواقع این کار موفقیت را تضمین می کند.
داستان و قصه و بطور کلی ادبیات مسیر شناخته شده ای برای توسعه و آموزش تاب آوری به کودکان است .
جوهر و نکته اساسی در قصه گویی پیوند و رابطه متقابلی است که در بیان قصه ها توسط قصه گویی ماهر در زمان و مکان معینی بین او و مخاطبانش به وجود آید. در این رابطه متقابل، قصه گو موفق می شود تخیل شنونده خویش را به دام اندازد و آن را تحریک کند و به طور مستمر دید تازه ای به آنها دهد، و ارتباط او را با انسانها و اشیاء دیگر مورد تجدید نظر قرار دهد و تصاویر تخیلی، غنی و متنوعی را برای او فراهم کند و افراد را به تدریج وادار به پژوهش و آفرینش های جدید و دو جانبه کند و جهانی خلق کند که بر اساس کلمه های تخیل بنا شده است.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه روانشناسی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


هیچگاه موز و تخم مرغ را باهم نخورید