پیامد‌های تداوم تنش در منطقه برای آمریکا

پس ازحمله گروه‌های مقاومت به نظامیان آمریکایی ، جریان جنگ‌طلب درواشنگتن انگشت اتهام رامتوجه تهران کرد و سناتور‌های جمهوریخواه از بایدن خواستند تا به تهران حمله کند. همه این ماجرا وهیاهوها، اما به اینجا ختم شد که آمریکا در اقدامی تجاوزگرانه به نقاط متعددی حمله کرد. این حملات البته خروجی ودستاوردی برای آمریکا نداشت، بعضا پایگاه‌های خالی ونقاط تهی ازتجهیزات بود؛ موضوعی‌که البته‌درهمان ساعات‌اولیه حملات از‌سوی خبرنگاران غربی هم مورد توجه قرارگرفت.

با آنچه مرور کردیم می‌توان گفت مواضع جریان جنگ طلب در آمریکا مصرف انتخاباتی دارد و جمهوریخواهان می‌خواهند با این شیوه رقیب انتخاباتی خود را از میدان رانده و با تندتر کردن لحن خود علیه ایران، دولت دموکرات بایدن را در برابر تهران منفعل نشان دهند.

مجال مخالفان دولت بایدن برای نزاع انتخاباتی

مخالفان دولت جو بایدن و جمهوریخواهان تندرو آمریکایی که مجالی برای نزاع انتخاباتی پیدا کرده‌اند در تلاش بودند، حمله به پایگاه آمریکایی در شمال شرقی اردن در نزدیکی مرز سوریه را به تهران نسبت دهند وغافل از این هستند که مقامات آمریکایی از ساعات اولیه این حمله، اعلام کردند که معتقد نیستند نیرو‌های ایرانی، حمله پهپادی را انجام داده باشند، البته تهدید ایران به اقدام نظامی و عقب‌نشینی فوری از آن محدود به بایدن نبوده و مسبوق به سابقه است. پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران بر فراز آب‌های سرزمینی خود، ترامپ به سرعت در پیامی توئیتری ایران را به اقدام نظامی تهدید کرد و اما ساعاتی بعد در یک نشست خبری، مسأله را به گونه‌ای ملایم‌تر طرح کرده ونحوه برخورد با ایران راموکول به تصمیم نشست اضطراری کاخ سفید کرد.

امیدواری نتانیاهو به گسترش جنگ در منطقه

در همان زمان از طرفی جمهوری اسلامی ایران به‌صراحت اعلام کرد که هیچ گروه و جنگ نیابتی نداشته و ندارد و توسعه توان نظامی و موشکی ایران در ابعاد مختلف برای به‌دست آوردن اقتدار بازدارندگی است و قصد خصومت با هیچ کشوری را ندارد و همچنان طرفدار روش‌های دیپلماتیک است به‌ویژه که درحال حاضر سطح تنش در منطقه به بالاترین حد رسیده‌است.

از ابتدای جنگ غزه تاکنون هیچ نظامی آمریکایی به هلاکت نرسیده است، اما واشنگتن مستقیما در دریای سرخ، سوریه و عراق درگیر جنگ شده‌است و در این میان فقط نتانیاهو را می‌توان حامی جنگ معرفی کرد، زیرا امیدوار است با گسترش جبهه‌های جنگ به ایران، لبنان و عراق، خود را از باتلاق جنگ غزه برهاند. اما دولت بایدن برای رهایی از فشار جمهوریخواهان، عملیاتی علیه گروه‌های مقاومت در خاک سوریه و عراق انجام داد؛ یک تجاوز آشکار به حقوق مردم و کشور‌های منطقه. عملیاتی که خشم مردمی از کاخ سفید را تشدید کرده و بی‌پاسخ نخواهد بود.

دومینوی خشونت‌ها در خاورمیانه را تداوم خواهد بخشید. روندی که ریشه آن به رژیم صهیونیستی و حمایت بی‌قید و شرط آمریکا از این رژیم جعلی برمی‌گردد و حالا سربازان و شهروندان آمریکایی باید تاوان این خطای راهبردی واشنگتن را بپردازند.

انزجار ملت‌های منطقه از سیاست‌های آمریکا

موضوع مورد توجه دیگر این است که آمریکای‌ها متوجه میزان نفرت ملت‌های منطقه از حضور جنگ‌طلبانه این دولت سلطه‌گر نیستند در حال حاضر مردم منطقه به نظامیان آمریکایی به چشم اشغالگر می‌نگرند، بنابراین طبیعی است که از خودشان و منافع ملی‌شان در برابر این متجاوزان دفاع کنند، اما آمریکایی‌ها سعی دارند همنوا باصهیونیست‌ها این مقاومت استقلال‌طلبانه را به ایران نسبت داده و ایران را درگیر یک جنگ تمام‌عیار کنند واین واقعیت را نادیده بگیرند که مردم منطقه دهه‌هاست از اشغالگری آمریکا به سطوح آمده و ازسیاست‌های این کشورمتنفرند.

حمله به پایگاه آمریکایی نه عمل به فرمان ایران، بلکه نشانه‌ای از این تنفر است که واشنگتن باید به جای اتهام‌زنی، چاره‌ای برای کاهش این خشم عمومی ملت‌ها علیه سیاست‌های استکباری آمریکا بیندیشد. عملیات جمعه‌شب آمریکا هم البته در ادامه گرفتاری آمریکا در غرب آسیا قلمداد می‌شود. راهکاری که نمی‌تواند نجات‌بخش آن‌ها باشد. به نظر می‌رسد آمریکازدایی در منطقه با سرعت فراوانی در حال انجام است.