ممهمونیای دهه 60 با این صفا و صمیمیت دیگه تو هیچ خونه ای پیدا نمیشه !
دهه 60 ی مهمانی میدادیم اندازه عروسی های الان / وقتی سفره از تو خونه ها جمع شد صفا و صمیمیت هم جمع شد ...
زمان گذشت...
ما خیلی چیزها به دست آوردیم
و چیزهای با ارزش رو از دست دادیم،
سادگی هارو...
بوی عطر چای صبح خونهیِ مادربزرگ رو...
نعلبکی های گل دارِ شیک رو...
قدیما یه پنجشنبه و جمعه بود و یه خونه مادربزرگ و دورهمی...
سفره پهن میشد از این سر خونه تا اون سرش به و بشقابهای گلسرخی و کلی خاطرات.
به یاد اون ایام
کاش زمان نمیگذشت...
یک خانه ی قدیمی
شب نشینی خونه مادربزرگ
و عطر چای تازه دم روی چراغ علاالدین
همین کافیست برای حس دلتنگی....