روبند چوبی(2)


روبند چوبی(2)

هرگزی پیوست میانکده هنگامه دَم فروخت، آن آتش سرخ درون سوخت پیر بلندای دریافتی گوژپشت جنگل از وارونه جوانه درشت نهالچه پیوندی نشانه انگشت، درختم؛به فروغ ایستاده رُخ مُرده هنگامی دیگری که نیست. تماشاگه...

روبند چوبی(2)

هرگزی پیوست
میانکده هنگامه دَم فروخت،
آن آتش سرخ درون سوخت
پیر بلندای دریافتی گوژپشت
جنگل از وارونه جوانه درشت
نهالچه پیوندی نشانه انگشت،
درختم؛به فروغ ایستاده رُخ مُرده هنگامی دیگری که نیست.
تماشاگه یست
روبند چوبی هر کس
رنگدانه بازوان هرس
کدامین آتش نورَس؟
به چرخ پرگار خیز دادرس
کهکشان همگن قنطورس؛
گفته به ناگفته های برون کشیده باکی نو دیگری که نیست.

7 آبان 1402 تهران سروده : بابک رضایی آسیابر

قنطورس،سانتور(سِنتور) : نیم انسان نیم حیوان

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ثمره شکر و صبر انسان مؤمن