قافیه


قافیه

اوضاع قافیه ام این روزها ردیف نیست. در انتهای کوچه اسفند آخرین برگ زمستان بی تو ورق می خورد می ترسم از بهار از نفسهای پایانی باران از کلاغ سیاهی که روی بام قافیه قی می کرد. نگاهت را می...

اوضاع قافیه ام
این روزها ردیف نیست.
در انتهای کوچه اسفند
آخرین برگ زمستان
بی تو
ورق می خورد
می ترسم از بهار
از نفسهای پایانی باران
از کلاغ سیاهی که روی بام
قافیه قی می کرد.
نگاهت را می خواهم
در تنگنای چنبره تنگ دلشوره و درد
صدایم کن
ای تسلی تمام مرثیه های من
دلم قافیه ای دیگر می خواهد
مادر
بهروزکمائی



کیش و مات