نوروزخوانی از کجا آمد؟


نوروزخوانی از کجا آمد؟

نوروز در ایران باستان پیشینه ای کهن دارد. قدمت نوروز و وجود این جشن به دوران پیش از شکل گیری ایران و قبل از دوره مادها و هخامنشیان برمی گردد ولی نام آن در اوستا نیست.

نوروز در ایران باستان پیشینه ای کهن دارد. قدمت نوروز و وجود این جشن به دوران پیش از شکل گیری ایران و قبل از دوره مادها و هخامنشیان برمی گردد ولی نام آن در اوستا نیست.

به گزارش «دنیای سفر»، از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای میانه و آسیای غربی دو عید، رواج داشته است، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی که در آغاز بهار، برگزار می شده است. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل شد و اول بهار جشن گرفته می شده است.

مردم با گذشتن چندین روز از اسفندماه سبزی می کاشتند و به گردگیری و پاکیزگی خانه یا به اصطلاح به خانه تکانی می پرداختند و هر فرد متناسب با توانایی خود آذوقه نوروزی را فراهم می کرد و سعی بر این بود که با خانه های پاکیزه و شسته و رفته، سبزه های خرم، رخت های نو، چهره های شاد و خندان نوروز را پذیرا شوند.

توجهی که نوروز در دوران ساسانیان از آن برخوردار بود، در موسیقی نیز منعکس است. در میان نام آهنگ های زمان ساسانی که شاعران ایرانی دوران های متاخرتر منوچهری و نظامی آن ها را ضبط کرده اند، نام های نوروز و ساز نوروز، نوروز بزرگ، نوروز قباد می آید. آنچه امروز از موسیقی مربوط به بهار و نوروز به دست ما رسیده است در چهار گروه اصلی قابل تقسیم است:

آیین نوروزخوانی

نوروزخوانی (بهارخوانی) از جمله آیین های کهن ایرانی است. گمان می رود که مضمون این آیین در قبل از اسلام، علاوه بر توصیف طبیعت و بشارت بهار، در ستایش آفریدگار، مدح شاهان، امیران، بزرگان و مردم گشاده دست و خوشرو بوده است. نوروزخوانان خنیاگران گمنام و دوره گردی بودند که از حدود ۱۵ روز به عید مانده، بر در هر خانه ای بهار را با شعر و آواز نوید می دادند. کار نوروزخوانان با آمدن بهار به پایان می رسید.

ترانه های نوروزی

این ترانه ها توسط خنیاگران حرفه ای اجرا می شده، معمولا از پیچیدگی بیشتری در موسیقی برخوردار بوده و با چند ساز متداول در محل همراهی می شده است. به عنوان مثال نغمه های «باد بهار» یا «باد نوروز»، «ساز نوروز»، «نوبهاری»، «آیین جمشید»، «فرخ روز» به باربد نوازنده معروف دربار خسروپرویز نسبت داده شده است.

ردیف دستگاهی و موسیقی قدیم ایران

امروزه در ردیف دستگاهی موسیقی ایران، چند گوشه با عناوین «نوروز عرب»، «نوروز صبا» و «نوروز خارا» در دستگاه راست پنجگاه و همایون اجرا می شود. قدر مسلم این گوشه ها بازمانده و تداوم یافته نمونه هایی در موسیقی مقامی قدیم ایران هستند. در منظومه خسرو و شیرین نظامی در فصل باربد مطرب، در ضمن ذکر ۳۰ لحن موسیقی دوره ساسانی، نام «ساز نوروز» یا «یاد نوروز» یا «ناز نوروز» (لحن نوزدهم) آمده است.

یکی از رسومات برپایی این جشن عظیم آئین نوروزخوانی، بهار خوانی یا نوروزی نام دارد. این سنت گونه ای از آواز خوانی است که از گذشته در ایران و به خصوص در استان های شمالی آن نظیر گیلان و مازندران رواج داشته است. نوروزخوانی که پیشینه ای قبل از اسلام دارد، در توصیف طبیعت و زیبایی فصل بهار صورت می گرفته است.

نوروزخوانی یا بهارخوانی یا ساونگ خوانی، گونه ای از آوازخوانی است که در گذشته در کل ایران رواج داشته است. خاستگاه این گونه آوازخوانی بیشتر در استان مازندران بوده و در حال حاضر این مراسم به صورت محدود در برخی نقاط مازندران برگزار می شود. این آیین، به خصوص در دو سوی البرز (مازندران، گیلان، کومش و طالقان) به وفور یافت می شود و در حقیقت، بخش مهمی از موسیقی، دو سوی البرز را تشکیل می دهد.

پیشینه این گونه آواز مربوط به دوران قبل از اسلام می شود که در بعضی از کتب نزدیک به دین زرتشتی و در ستایش اهورا مزدا و همچنین در توصیف طبیعت و زیبایی فصل بهار و ستایش شاهان و امیران آمده است. بعد از ورود اسلام و مذهب شیعه این گونه آواز با مفاهیم مذهبی و روایات اسلامی آمیخته شدند. درباره نوروزی خوانی برای نخستین بار الکساندر خوتسکو؛ ایرانشناس روسی در سال ۱۸۴۲ در کتابی در مورد فرهنگ و گویش های شمال ایران که در لندن به چاپ رسیده اشاره شده است.

در نوروزخوانی افرادی که به آن ها نوروزخوان گفته می شود، پیش از آغاز فصل بهار به صورت دوره گردی به شهرها و روستاهای مختلف می رفتند و اشعاری در مدح بهار یا با ذکر مفاهیم مذهبی به صورت بداهه یا از روی حافظه می خواندند. این اشعار به زبان فارسی یا زبان های محلی بوده و پس از اسلام اغلب پس از ستایش خدا در مدح امامان معصوم گفته می شود. این اشعار بیشتر به صورت ترجیع بند بوده و توسط یک یا چند شخص همزمان خوانده می شود.

در برخی مناطق، نوروزخوان نمی توانستند از مردم انعامی بگیرند، پس به مهاجرت می کردند تا در منطقه ای دیگر به انجام این آیین بپردازند. تسلط نوروزخوانان کومش به زبان طبری و نوروزخوانان طالقان به گیلکی و طبری، باعث حضور آنان در گیلان و مازندران، می شد. این مساله سبب انتقال بخشی از فرهنگ شفاهی و سنت های موسیقی در دو سوی رشته کوه البرز شده است.

بخشی از شعر نوروز خوانی

همی خوانم امام اولین را
شه کشور امیرالمومنین را

وصی و جانشین یعنی علی (ع) را
به یاسین و الف لام و به فیروز

دهید مژده که آمد عید نورو
امام دومین هم دسته ی گل

شفاعت می کند او بر سر پل
حسن بابش سوار است او به دلدل

به یاسین و الف لام و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نوروز

نوروزخوانی در واقع کارناوالی بوده است که در آن شعر و موسیقی و آواز و نمایش در کنار یکدیگر می آمدند و مردم را به جشن و سرور مهمان می کردند.

نوروزخوانان در گروه های دو تا چند نفری گرد هم می آیند و از اواسط اسفندماه، شروع به نوروزخوانی یا بهارخوانی می کنند و مژده دهنده بهار هستند.

صورت معمول این آیین در روستاهای مازندران به این صورت بوده است، هنگامی که نوروزخوانان وارد محلی می شدند یکی از آنها نوروزخوانی را انجام می داد و دیگری یا همراهان وی بعد از خواندن اشعار توسط نوروزخوان اصلی، آن شعر را تکرار می کردند و یکی از آنها به انجام حرکاتی نمادین که شادی بخش باشد روی می آورد.

نوروزخوانان وقتی در حیاط خانه ای وارد می شدند، صاحبخانه را به نام صدا می زدند و با به کار بردن نام وی در شعر نوروزخوانی، از وی تقاضای هدیه می کردند.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گردشگری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تزیین غذا برای مدرسه و جشنواره غذای سالم