پرواز


پرواز

صدای نم نم باران و بوی عطر نانوایی که میپیچید در آن کوچه بسی من آرزو دارم صدای دانش اموزان میان صف صبحگاهی تمام شیطنت هارا همانا باز میخواهم بوی خیس تن خاک وچمن هایی پر از شبنم که پر میشد روزهایی...

صدای نم نم باران و بوی عطر نانوایی
که میپیچید در آن کوچه بسی من آرزو دارم
صدای دانش اموزان میان صف صبحگاهی
تمام شیطنت هارا همانا باز میخواهم
بوی خیس تن خاک وچمن هایی پر از شبنم
که پر میشد روزهایی بسی از کرم ابریشم
مثال قاصدک ها و چون کوچ پرستو ها
برای کودکی کردن همی پرواز می خواهم
دلم تنگ است برای طعم آن نان و پنیری باز
که مادر دست من میداد و من با عشق میخوردم
همان روزهای بارانی ،زمانیکه معلم باز نمی آمد
بگفتند مدرسه تعطیل ومن آن شوروشوق خواهم
تمام دلخوشی هامون صدای زنگ تفریح بود
که دور هم شتابان جمع میگشتیم
به زیر پرتوی گرمی که از خورشید می تابید
نشسته دست خود با دست یکدیگر گرم میکردیم
چه دنیای قشنگی بود صدای زنگ آن ساعت
که میکوبید و ما هم لحظه ای ، باز خواب میرفتیم
تمام ترس ما این بود که در دفتر نشیم حاضر
ولی هرهفته را با اولیا احضار میگشتیم
چه دنیای عجیبی بود نه غم بود نه کدورتها
کاش دوباره به همان دوران نفتی باز میگشتیم
همان روزهای شیرینی که بی غصه
همه دور چراغ نفتی مادر جمع میگشتیم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ضرب المثل های ایرانی از نگاه هوش مصنوعی + عکس