رنج بیکران


رنج بیکران

رنج بیکران صبور باش اگر ریشه ات خزان دیده از آسمان و زمین رنج بیکران دیده نگو که موی سیاه تو را حراج زده اند سپیدی بدنت چوب خیزران دیده گلوی خشک تو رنگین کمان خاموشی ست که زیر بار گران رنج آب و نان...

رنج بیکران

صبور باش اگر ریشه ات خزان دیده
از آسمان و زمین رنج بیکران دیده

نگو که موی سیاه تو را حراج زده اند
سپیدی بدنت چوب خیزران دیده

گلوی خشک تو رنگین کمان خاموشی ست
که زیر بار گران رنج آب و نان دیده

دریغ از گل سرخی که زنده است ولی
صلیب را وسط دست باغبان دیده

خدا کند که کسی بیش از این نمک نزند
به زخم باز عمیقت که استخوان دیده

حیات باغ عدن هم دگر نخواهد شست
سکوت رنج زنی را که ساربان دیده

اگر رها نکند پشت میله را حق است
پرنده ای که هزاران عدد کمان دیده



حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


16 شعر در مورد معلم کلاس اول؛ اشعاری زیبا و خواندنی