گناه عشق


گناه عشق

رُخِ چون قرصِ ماه تو، که پوشیدن نمی خواهد تنِ همچون حریر تو ،که پیراهن نمی خواهد صدایت حالتی از بارش باران و دلتنگی بگو بُغضی چنین سنگین، باریدن نمی خواهد؟ دو چشم وحشیِ عابد فریب تو ،خدایی کرد به...

رُخِ چون قرصِ ماه تو، که پوشیدن نمی خواهد
تنِ همچون حریر تو ،که پیراهن نمی خواهد

صدایت حالتی از بارش باران و دلتنگی
بگو بُغضی چنین سنگین، باریدن نمی خواهد؟

دو چشم وحشیِ عابد فریب تو ،خدایی کرد
به غیر از این دِگر چیزی ، پرستیدن نمی خواهد

شب دربَند و آن خلوت ،میان کوچه باغی دور
اگر باشی کنار من، که ترسیدن نمی خواهد

هنوزم دوستت دارم؟ ،هنوزم من گرفتارم؟
جوابی را که معلوم است ، پرسیدن نمی خواهد

تمام اعترافاتم ،همان اَظهر من الشمس است؟
چنین حاضر جوابی ها،بوسیدن نمی خواهد؟

بیا هم کیش و هم آیین من باش و نترس از عشق
در این مکتب گناهِ عشق، بخشیدن نمی خواهد


زهرا سادات


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


شباهت عجیب "جعفر جکسون" به عمویش "مایکل جکسون"