تزویر


تزویر

خسته ام از تزویرها در دنیای وارونه ها از فریادهای بغض شده در گلوگاه غصه ها از دلتنگی های گل آلود در هیاهوی بی کسی ها از لبخندهای تلخ در زیستنِ به اجبارها ما به کدامین قانون محکوم به زندگی شده...

خسته ام از
تزویرها
در دنیای وارونه ها

از فریادهای بغض شده
در گلوگاه غصه ها

از دلتنگی های گل آلود
در هیاهوی بی کسی ها

از لبخندهای تلخ
در زیستنِ به اجبارها

ما به کدامین قانون
محکوم به زندگی شده ایم که؟

حکم مرگ
به لبخندهایمان داده اند و
درد از سرنوشت مان
بر سقف آرزوهایمان می چکد....

با این حال..
غصه نخور دردت به جانم

گواهی می دهم
گذر خواهیم کرد
از راه های بی عبور

از شبهای بی چراغ
از غصه های بی پایان

از پل های شکسته
از رازهای سربسته...

ما پیدا خواهیم کرد
رد پای خوشبختی را
ملالی نیست....

فریبا صادق زاده

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس/ تیپ المیرا شریفی مقدم را در کنسرت ببینید!