خانه باغ
قرص زیبا روی ماهش چلچراغی بود و رفت آنکه گفت از روی ماهش درفراغی بود و رفت جوی آبی در مسیر خاطراتت سبز سبز قاب خوشبختی او خانه باغی بود و رفت آن رخ زیبا و سبز در مقامت دلبرا حسرت دیدار او کهنه داغی...
قرص زیبا روی ماهش چلچراغی بود و رفت
آنکه گفت از روی ماهش درفراغی بود و رفت
جوی آبی در مسیر خاطراتت سبز سبز
قاب خوشبختی او خانه باغی بود و رفت
آن رخ زیبا و سبز در مقامت دلبرا
حسرت دیدار او کهنه داغی بود و رفت
جستجو کردم تو را در مقام دوستی
ظاهری زیبا ولی مثل یاغی بود و رفت
چون پری رویان نازحرف ها دارد به دل
قامتش رعنا ولی چون کلاغی بود و رفت
مرحم زخم هزاران بود ولیکن دور شد
مرحمی آورد و داد ومثل ساقی بود و رفت
سایه ی مهرش به دریا طعنه اش دلداگی ست
آخرین دیدار دلبر خانه باغی بود و رفت
اصغر بارانی
آنکه گفت از روی ماهش درفراغی بود و رفت
جوی آبی در مسیر خاطراتت سبز سبز
قاب خوشبختی او خانه باغی بود و رفت
آن رخ زیبا و سبز در مقامت دلبرا
حسرت دیدار او کهنه داغی بود و رفت
جستجو کردم تو را در مقام دوستی
ظاهری زیبا ولی مثل یاغی بود و رفت
چون پری رویان نازحرف ها دارد به دل
قامتش رعنا ولی چون کلاغی بود و رفت
مرحم زخم هزاران بود ولیکن دور شد
مرحمی آورد و داد ومثل ساقی بود و رفت
سایه ی مهرش به دریا طعنه اش دلداگی ست
آخرین دیدار دلبر خانه باغی بود و رفت
اصغر بارانی