کیفر


کیفر

دیدی آخر ، لمسِ گیسویش برایم شَر داشت؟ چشم هایش مِی بود وُ مُژه َش ساغر داشت کنجکاو بودم ببینم اِنتهایِ رودِ مو انتهای گیسوانش ؛ دو سبد پُر، پَر داشت... خب او بغلش دو ماه و صد اَختر داشت ناف تا...

دیدی آخر ، لمسِ گیسویش برایم شَر داشت؟
چشم هایش مِی بود وُ مُژه َش ساغر داشت
کنجکاو بودم ببینم اِنتهایِ رودِ مو
انتهای گیسوانش ؛ دو سبد پُر، پَر داشت ...

خب او بغلش دو ماه و صد اَختر داشت
ناف تا ناخن پایش یک صد کشور داشت
هی نوشتم و کشیدم بر تنش با قلمم
باز از داغی ، برگ دفترش جوهر داشت

وای از دست زبانش در خودش خنجر داشت
کشتی دندان او از گردنم تا کمرم لنگر داشت
تاک از هر تکه ات روییده است کنجکاو جان
کِیفِ یک شب طُ ، با او چقدر کِیفَر داشت

عرفان بخت
شعر برهنه

منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکسی تلخ از آرمین زارعی که طرفدارانش را دلواپس کرد/ تصویر