هستی


هستی

نغمه ی هستی در رگ هایمان جاری ما نه به خوردن و خواب آمده ایم، نه به هدر دادنِ عمری جاری از اعماق خاک سر برآوردیم، با نغمه ی آزادی تا در این دشتِ پهناور، بجوییم حقیقتِ هستی در چشمانمان انعکاسِ خورشید...



نغمه ی هستی در رگ هایمان جاری
ما نه به خوردن و خواب آمده ایم، نه به هدر دادنِ عمری جاری
از اعماق خاک سر برآوردیم، با نغمه ی آزادی
تا در این دشتِ پهناور، بجوییم حقیقتِ هستی
در چشمانمان انعکاسِ خورشید است، در دلمان شورِ زندگی
ما برایِ رقصِ پروانه ها، و نغمه ی شادِ بلبل آفریده شده ایم
دستانمان را به سوی آسمان دراز می کنیم، و با ابرها هم آواز می شویم
با هر قطره ی باران، غبار غم از چهره مان پاک می کنیم
ما نه برده ایم، نه اسیر، ما آزادگانِ این گیتی هستیم
با هر قدم، بر تار و پودِ هستی، نقشِ زیبایی می نگاریم
در گذرِ زمان، در پیچ و خمِ تقدیر، صبور و استوار می مانیم
چرا که می دانیم، در پسِ هر سختی، طلوعی دوباره در انتظار است
ما به دنیا نیامدیم بخوریم بخوابیم، آمدیم زندگی کنیم
در هر لحظه، در هر نفس، فریادِ آزادی سر دهیم
تا ابد در جستجویِ معنا، در پیِ رهایی از قید و بندِ ظلمات
در رقصِ نور و سایه، در نغمه ی هستی، غرقِ شور و شعف شویم
ما انسانیم، موجودی شگفت انگیز، با دلی بزرگ و روحی بی قرار
آمده ایم تا در این دنیا، نقشی زیبا از خود به یادگار بگذاریم

میلاد درویشیان

منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ببینید | لحظه هولناک سقوط صحنه نمایشگاه ایالتی ایندیانا