سجده ی شیطان


سجده ی شیطان

آنشب نشسته بودیم، در زیرِ ماهِ کامل شالِ حریرِ مهتاب، سر کرده بود ساحل آتش سَماع می‌کرد، در پیشگاهِ معبود جاری شد از نگاهت، حسّی شبیهِ یک رود از هیبتِ خروشش، سیمایِ عقل پژمرد پیغامِ آشنایی، تا اوجِ...

آنشب نشسته بودیم، در زیرِ ماهِ کامل
شالِ حریرِ مهتاب، سر کرده بود ساحل

آتش سَماع می‌کرد، در پیشگاهِ معبود
جاری شد از نگاهت، حسّی شبیهِ یک رود

از هیبتِ خروشش، سیمایِ عقل پژمرد
پیغامِ آشنایی، تا اوجِ آسمان برد

در گوشِ قلبمان کرد، بانویِ عشق نجوا
آمیخت قلبِ آدم، با سیبِ سرخِ حوّا

غم کوله بارِ اشکش، پایین گذاشت از دوش
وقتی تو را کشیدم، با دستِ خود در آغوش

از شرمِ گونه هایت، آهسته ابر با دست
هم چشمِ خود بپوشاند، هم چشمِ ماه را بست

عطرِ خدا که پیچید، دریا به باد خندید
گریان شد ابر و بر ما، آبِ حیات بارید

دریا برایمان خواند، با موجِ خود ترانه
لب بر لبت نهادم، رویید یک جوانه

باران و ابر و آتش، دریا و موج و مهتاب
باد و تمامِ عالَم، گشتند مست و بی تاب

بر قلبِ کهکشان خورد، تیری چو تیرِ آرش
گرمایِ عشق می‌داد، گرما به دستِ آتش

هستی نگاه می‌کرد، بر عشقِ پاکِ انسان
آنگه به سجده افتاد، در پایِ عشق، شیطان


حمید گیوه چیان



فیلم عروسی زن دو شوهره همه را ناراحت کرد ! / کجا داریم می ریم !؟