پدر


پدر

روی بوم قلبم با فخر از تو می نویسم من تو را چون شب، پر از غرور می نویسم یاد دارم سکوت لحظه ی خون جگری ات را صبر وفای تو را، پر از تلاطم می نویسم هر چه ماند از روزگارم، مهر تو با جان میخرم عشقِ زیبای...

روی بوم قلبم با فخر از تو می نویسم
من تو را چون شب، پر از غرور می نویسم

یاد دارم سکوت لحظه ی خون جگری ات را
صبر وفای تو را، پر از تلاطم می نویسم

هر چه ماند از روزگارم، مهر تو با جان میخرم
عشقِ زیبای تو را، پر از افسون می نویسم

باقی عمرم جاودان ولی با تو صاحبِ روح و تنم
رد پر مهر تو را، پر از امنیت می نویسم

اگر بخت همراه قلمم شود
تا ابد غزل را در شور عشق تو می نویسم



او