زنجیر


زنجیر

من از درد می گویم از تقدیر گیر است راه گلوهامان یا که دیفن ندارد تاثیر نمی دانم ای جان جهان بخشم یک لحظه تامل کن شاید در سر من امروز خواب خوش دیشب هم بشود تعبیر نمی دانم شاید از جرم و...

من از درد می گویم
از تقدیر
گیر است راه گلوهامان
یا که دیفن ندارد تاثیر

نمی دانم

ای جان جهان بخشم
یک لحظه تامل کن
شاید در سر من امروز
خواب خوش دیشب هم
بشود تعبیر

نمی دانم

شاید از جرم و جنایت ها
یا نه، از مجازات فریادی
در شعبه دنیایت
حدی بشود تعزیر

نمی دانم

ما زنگ آخر در این دنیا
رها نکردیم کوله خود را
سوار بر تابیم و دست بر زنجیر
چرا زنجیر؟

نمی دانم

چقدر دوست دارم زنده بودن را
زنده با غلط هامان
مثلا فرض کنی غلط کردم
اما نزنی پخش زنده و تصویر

نمی دانم













4...