من بغل بگشایم


من بغل بگشایم

در بیا از پیله تا پروانه‌ ی جانم شوی بال و پر وا کن که مستانه گل‌ افشانم شوی شور بر پا کن به ناز و عشوه‌‌ ات بانوی من تا پس از این دلبر زیبا و رقصانم شوی دوست دارم لیلی ام باشی و عطرافشان باد بیدِ...

در بیا از پیله تا پروانه‌ ی جانم شوی
بال و پر وا کن که مستانه گل‌ افشانم شوی

شور بر پا کن به ناز و عشوه‌‌ ات بانوی من
تا پس از این دلبر زیبا و رقصانم شوی

دوست دارم لیلی ام باشی و عطرافشان باد
بیدِ مجنون ِ بلند ِ مو پریشانم شوی

وای اگر یک شب بیایی باز هم مست شراب
من بغل بگشایم و تا صبح، مهمانم شوی

بی نیازم از ستاره با حضور روشنت
دوست دارم بعد از این ها ماه تابانم شوی

اهل تبریزی بگو یا که ارومیه؟ کدام؟
اهل هرجایی بیا که نور چشمانم شوی

نوری شعرم که در وصف تو می‌گویم غزل
بهتر آنکه تا ابد یار غزلخوانم شوی


آرمین نوری



فیلم / سحر دولتشاهی از جدایی نالید ! / همیشه زن دوم بود هم در رامبد هم در همایون !