خاطره


خاطره

امین من است در این هیاهوی آدمیان دلم تنگ دیدار و تنم مست آغوشش نمیدانی چقدر دلتنگ دیدارم دروغ گفتم مگر مثل تو بیکارم خلوتی گزیده ام امروز کنج اتاق کمی بغض،کمی گریه،دگر ندارم طاق جان نبات...

امین من است در این هیاهوی آدمیان
دلم تنگ دیدار و تنم مست آغوشش



نمیدانی چقدر دلتنگ دیدارم
دروغ گفتم مگر مثل تو بیکارم



خلوتی گزیده ام امروز کنج اتاق
کمی بغض،کمی گریه،دگر ندارم طاق



جان نبات ای نفس یادی از یارت بکن...
نفسم ای همه کس،چشم به قند دوخته مکن



نمی‌دانی چقدر دلتنگ دیدارم...
دروغ گفتم مگر مثل تو بیکارم



گیرم که تو دوری ز من و فاصله ها دور
سامان زمانه گشته ای من نیستم کور...





پاسخ به سوالات پر تکرار ایردراپ همستر