چه سنگین است داغ این جدایی!


چه سنگین است داغ این جدایی!

تحمل خبر برایم سنگین است. یکی از کارمندان صدیق، بازنشسته و همکار سال‌های قبل، غروب دوشنبه با من تماس گرفت وخبری تلخ و ناباورانه داد. «قلب مهربان منصور یاور‌زاده ازتپش ایستاد.»

به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز، با شنیدن این خبرشوکه شدم. چرا که بیش از یک دهه با هم در مجتمع امور جنایی تهران به مصاف جرم و مبارزه با جنایتکاران و تبهکاران رفته بودیم.گاهی با تبسمی معنادار می‌گفت روزگار بی‌رحم است. اگر آبا و اجداد برخی از افرادی که مرگ‌های خودخواسته را انتخاب کرده بودند چون برخی بی‌دردها میراثی غیر از بدبختی داشتند دچار چنین سرنوشت‌هایی نمی‌شدند. می‌گفتم زیاد به خودت فشار نیاور؛ می‌گفت جعفر من طعم تلخ نداری را از کودکی چشیده‌ام. هنوز هم چشمم به‌دنبال دوچرخه‌ای است که پدرم نتوانست برایم بخرد.

شعری معروف را مدام می‌خواند: آی آدم‌ها که در ساحل نشسته شاد و خندانید؛ یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان؛ ...نخستین روزی که مرحوم احمد محققی ثمرین قاضی پیشکسوت جنایی و سرپرست وقت دادسرای جنایی تهران مرا به‌عنوان قاضی تحقیق محضر ایشان معرفی کرد را هیچ گاه ازخاطر نمی‌برم.آن روز صحبت‌های گرانبهایی برایم به یادگار گذاشت. می‌گفت گاهی جسد را که می‌بینی دلت سوخته و پشت سر قاتل چه حرف‌ها که نمی‌زنی؛ اما تا قاتل را می بینی و دفاعش را می‌شنوی؛ دلت به حال اوهم می‌سوزد. حال بحث این است که هنر رعایت عدالت را باید به رخ بکشی؛ میان دو دلسوزی انتخاب آنکه خودش بیشتر سوخته و می‌سوزاندت، سخت است، و از آن سخت‌تر اینکه باید بدانی و یادبگیری که در عمق وجودت بسوزی و این سوختن را نباید طرفین تشخیص دهند.

روحت شاد منصورخان که بارها تلاش کردی و با جلب رضایت اولیای دم، با لطف خدا زندگی‌های زیادی را به جوانان متهم، نادم و درآستانه طناب دار برگرداندی؛ حسن خلق و صبوری‌اش در برخورد با مراجعان مثال زدنی بود خیلی کم عصبانی می‌شد. متهمی که تصمیم به ترورش گرفته وقتی متوجه می‌شود هدف منصور یاورزاده است منصرف می‌شود بعد هم معلوم شد علت انصراف این بوده که متهم به خاطر می‌آورد که هربار به همراه مادر به شعبه مراجعه کرده با احترام او به مادرش وابراز همدردی مواجه بوده‌اند.روزهای آخری که در مجتمع جنایی بودیم هنوز افسوس می‌خورد که نتوانسته پرونده سربریده سحر دختر 9 ساله را به سرانجام برساند.


بعد از مدتی ریاست یکی از شعبه های دادگاه‌های کیفری استان را عهده دار و چندسال بعد متأسفانه بازنشسته شده ولی به ضرورت، کسوت وکالت را برای ادامه فعالیت انتخاب کرد. او دیگر پیش ما نیست. همیشه می‌گفت مرگ برای من اندیشه خودمانی است. چرخه عدالت باید سال‌ها به انتظار بنشیند تا بتواند قضاتی مثل منصور یاور‌زاده را پرورش دهد. او هیچ وقت دیگر در جمع ما نخواهد بود. ولی مهربانی‌هایش همیشه در قلبمان ثبت وضبط است.خدایا روح بلندش را با اولیای الهی محشور فرما.

ایران

110

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه حوادث

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


بزرگداشت اکبر زنجان پور و دو جای خالی