چرا زنان قرن هفده علیه قهوه شوریدند؟
آیکافی: شاید بهنظر مضحک بیاید ولی همینطور است که در تیتر نوشتیم: در بریتانیا بیانیهای زیر عنوان «زنان علیه قهوه» وجود دارد. این بیانیه در سال ۱۶۷۴ میلادی در لندن منتشر شد و حتی مردان بیانیهی متقابلی در پاسخ به آن نوشتند. اما داستان...
آیکافی: شاید بهنظر مضحک بیاید ولی همینطور است که در تیتر نوشتیم: در بریتانیا بیانیهای زیر عنوان «زنان علیه قهوه» وجود دارد. این بیانیه در سال ۱۶۷۴ میلادی در لندن منتشر شد و حتی مردان بیانیهی متقابلی در پاسخ به آن نوشتند. اما داستان چه بود؟
قرن ۱۷ میلادی آغاز ورود قهوه به خاک انگلستان است و نخستین قهوهخانهی لندن در سال ۱۶۵۰ آغاز به کار کرد. اگرچه پیش از این تاریخ، قهوه نوشیدنی محبوب اعراب شمرده میشد و قهوهخانهها سابقهی طولانیتری در آن مناطق دارند، اما این نوشیدنی محبوب و فضای خاص قهوهخانهها به سرعت در میان مردم لندن گسترش پیدا کرد. بهطوری که در گزارش سال ۱۶۶۳ در روزنامهی تلگراف، ۸۲ قهوهخانه در منطقهی مرکزی لندن در آن زمان حال کار بودند.
قهوهخانههای لندن پاتوق سیاستمداران و نویسندهها بودند و از نظر جایگاه فرهنگی و اجتماعی، نقطهی مقابل خانههای خمر به حساب میآمدند. در واقع ترس حکومت پادشاهی از این تجمعات روشنفکری، آغازی بود برای مخالفت با قهوه و در همین زمان بیانیهی زنان علیه قهوه منتشر شد.
در این بیانیه از «مشروب نوظهور، منفور و کفرآمیز که نامش قهوه است» یاد شده بود که چطور «قدرت مردانه را خشکانده و شوهرانشان را تبدیل به انسانهای ضعیف و نابارور کرده، درست مثل زمینهای بایری که میوهی قهوه از آنها میآید.» حتی در بخشی از بیانیه از زبان زنان شکایتی مطرح شده بود که این زنان پرشور و سرزنده، «در بستر با تودهای استخوان و جسدی نحیف مواجه میشوند.» و از این بابت ناامید و دلسردند.
شکایت دیگر این بیانیه دربارهی پرحرف شدن مردان بود. «آن ها مثل قورباغههای توی حوض، آب تیره را مینوشند و دهانشان برای موضوعات بیهوده و بیاهمیت میجنبد و حتی از مجالس غیبت کردن ما هم پیش میافتند. از هر چیزی صحبت میکنند، از موضوعی به موضوع دیگر میپرند و هرکدام فکر میکنند که به حقیقت دست یافتهاند.»
در ادامه نوشته شده: «مسلّم است که ذائقهی آن ها هم مثل مغزشان خراب شده وگرنه چطور میتوانند دائم به دنبال این مشروب خارجی باشند و وقت و پولشان را صرف این آب حوض سیاه تلخ بدبوی نفرتانگیز کنند؟» و لحن خشمگین بیانیه ادامه پیدا میکند: «حتی نمیتوانیم توقع داشته باشیم برایمان قابله بیاورند، چون باید یکساعت از روز را حتما آنجا بنشینند و دوتا ظرفشان را بنوشند.»
نمیشود به طور قطع گفت نویسندهی این بیانیه واقعا زنان بودهاند یا این نظر واقعی زنان بوده که منعکس میشده. از طرفی، پاسخ مردان به این بیانیه نیز جالب بود بود. آن ها در بیانیهی دیگری در پاسخ بیان کرده بودند که قهوه نه تنها ناتوانشان نمیکند بلکه آن ها با عادت نوشیدن قهوه، شوهران بهتری هستند چون قهوه باعث شده بود که نفخ امحا و احشا آن ها از بین برود و باد از آنها خارج نشود! آنها همچنین از قهوهخانه به عنوان یک موسسهی شهروندی یاد کردند که در آنجا چیزهای بسیار بیشتری از آنچه پدرانشان به آن ها آموخته بودند، یاد گرفتهاند.
در نهایت در مورد قهوهخانه، درگیری خاصی بین زنان و مردان شکل نگرفت. در واقع این مکان برای برخی زنان محل کسبوکار محسوب میشد پس نمیتوانستند بهطور کامل با آن مخالف باشند. تعدادی از قهوهخانهها توسط زنان اغلب بیوه اداره میشد و برخی از زنان نیز به عنوان پیشخدمت در این مکانها کار میکردند. اما شواهد خاصی از اینکه زنان مشتری قهوهخانهها باشند در دست نیست. در واقع باور عمومی بر این بود که زنانی که وارد قهوهخانه میشوند، از نظر عفت دچار مشکل هستند و همین مسئله را میتوان علت حضور کمرنگ زنان در قهوهخانههای قدیم لندن شمرد.
اما مخالفت با قهوه و قهوهخانه مسئلهی کم اهمیتی نبود. قهوه و فرهنگ آن در نیمهی دوم قرن هفدهم تا اسکاتلند پیش رفته بود و این باعث نگرانی چارلز دوم میشد. جنگهای داخلی انگلستان منجر به اعدام چارلز اول شده بود و در انگلستان بین سالهای ۱۶۴۹ تا ۱۶۶۰ که چارلز دوم بر تخت سلطنت نشست عملا هیچ پادشاهی وجود خارجی نداشت. در این دورهی کوتاه، سیاست موضوع بحث خاص و عام شده بود و قهوهخانهها فضای این بحثها را برای فقیر و غنی فراهم میآورد. بنابراین چارلز دوم تلاش داشت به هر روش که ممکن است اوضاع را به گذشته برگرداند، قهوهخانه را به عنوان مرکز اجتماعات سالهای بدون پادشاه مقصر بداند و سعی در کمرنگ کردن و از بین بردن آن داشته باشد. ولی حتی در دنیای امروز نیز جدا کردن مردم از قهوه کار بسیار سختیست.