برخورد کودک با غریبه باید به چه صورت باشد؟
در دنیای امروز، خطر هر لحظه در کمین کودکان است. در چنین شرایطی، والدین به دنبال این هستند که نحوه برخورد کودک با غریبه را کنترل کنند و با روشهای مختلفی این کار را انجام میدهند. اکثر والدین برای حفاظت کودکشان در برابر غریبهها، از این جمله استفاده میکنند: «هیچ وقت با غریبهها حرف نزن»، اما در این مقاله میخواهیم ببینیم گفتن این قبیل جملات به...
در دنیای امروز، خطر هر لحظه در کمین کودکان است. در چنین شرایطی، والدین به دنبال این هستند که نحوه برخورد کودک با غریبه را کنترل کنند و با روشهای مختلفی این کار را انجام میدهند. اکثر والدین برای حفاظت کودکشان در برابر غریبهها، از این جمله استفاده میکنند: «هیچ وقت با غریبهها حرف نزن»، اما در این مقاله میخواهیم ببینیم گفتن این قبیل جملات به کودکان، تا چه اندازه درست است و آنها را محافظت میکند؟ با روزچین همراه باشید.
از نظر کودک چه کسی غریبه است؟
در گام اول باید به کشف این مسئله بپردازیم که غریبه، از نظر کودک چه کسی است، تا در گام بعدی بتوانیم برخورد کودک با غریبه را کنترل کنیم. به نظر شما غریبه از نظر کودک کیست؟ آیا کسی که به دلایل مختلف، یک یا چند بار در حضور کودکمان با ما همصحبت شده، از نظر او میتواند غریبه باشد؟
کودک تشخیص نمیدهد، فردی که دو یا چند هفته مداوم برای نصب کابینت یا نقاشی دیوار به حریم زندگی ما وارد شده، میتواند غریبه و آسیبرسان باشد! مخصوصا وقتی از او میخواهیم برای این افراد غذا یا نوشیدنی هم ببرد.
وقتی با کودکمان به پارک میرویم و با والدین دیگر کودکان، گرم صحبت میشویم، در مراجعات بعدی این افراد از نظر کودک غریبه محسوب نمیشوند. وقتی با کودکمان به خرید میرویم و با مغازهدار گرم صحبت میشویم، یا حتی چند باری هم کودک را تنهایی به خرید میفرستیم، مغازهدار از نظر او غریبه به حساب نمیآید. صدها مثال دیگر میتوان برشمرد که کودک را در تمیز دادن افراد غریبه، دچار مشکل میکند.
پس تعریف غریبه برای ما و برای کودکمان، یکسان نیست. ضمن اینکه، نحوه برخورد ما با همان افراد به اصطلاح غریبه، کودک را در تشخیص فرد غریبه دچار مشکل میکند. اما راهکار چیست و برخورد کودک با غریبهها باید به چه صورت باشد؟
راهکار در برخورد کودک با غریبه چیست؟
به این مسئله توجه داشته باشید اینکه به کودک بگوییم «با غریبه نرو» یا «با غریبه حرف نزن»، بیشتر کودک را در مواجهه با افراد آسیب رسان گیج میکند. همچنین، نمیتوان گروه بزرگی از افراد غریبه در ذهن کودک ایجاد کرد و همواره در مواجهه با هر فردی، او را به آن دسته منتقل کرد و دائماً تذکر داد این فرد که الان ملاقات کردیم غریبه است.
چه بسا بسیاری از افراد به ظاهر آشنا در فامیل ما هستند یا در همسایگی ما زندگی میکنند که میتوانند از هر غریبه ای آسیبرسانتر باشند. علاوه بر آن، هر چه محیط پیرامون برای کودک آشناتر باشد، امکان برقراری ارتباطش با افراد دیگر و فریب خوردنش بیشتر میشود.
برقراری رابطه احساسی قوی با کودک
مسئله اساسی که در اینجا مفید است اینکه از نظر احساسی با فرزندمان رابطه صمیمانه و دوستانهای برقرار کنیم. به این شکل، او میتواند ما را در جریان همه احساساتش قرار دهد و ما به راحتی میتوانیم رابطه کودک با غریبه را کنترل کنیم.
نکته دیگری که خیلی اهمیت دارد، این است که احساسات کودک را جدی بگیریم و از او بخواهیم درباره احساساتش با ما حرف بزند. وقتی کودک میگوید: «فلان عمو یا خاله را دوست ندارم»، نباید بلافاصله بگوییم «عمو یا خاله فلانی، خیلی مهربان است». به این طریق احساس او را نادیده گرفتهاید.
در چنین موقعیتهایی بهتر است، ضمن همراهی با کودک تلاش کنیم که احساس منفی فرزندمان را ریشهیابی کنیم. ما به عنوان والدین باید برایش وقت بگذاریم و با مهربانی از او بخواهیم که راجع به احساسش و دلیل آن بیشتر با ما صحبت کند.
آموزش مدیریت شرایط بحرانی در برخورد کودک با غریبه
شاید مهمترین کاری که والدین در جهت محافظت از کودکانشان میتوانند انجام بدهند این است که آنها را از شرایط خطرناک احتمالی برخورد کودک با غریبه آگاه کنند. به این ترتیب کودک چه در مقابل غریبههای ناجور و چه افراد آشنایی که قصد بدی دارند، میتواند خطر را تشخیص بدهد.
به آنها علائم وضعیتهای مشکوک را توضیح بدهید. علائمی مانند این که شخصی بزرگسال از کودک بخواهد کاری را بدون اجازهی والدینش انجام بدهد یا نسبت به والدینش تمرد کند. یا حتی از کودک بخواهد یک راز را پیش خود نگه دارد، از کودک درخواست کمک کند و یا هر کار دیگری که باعث معذب شدن و احساس ناراحتی کودک شود.
به کودکتان یادآوری کنید که یک شخص بزرگسال غریبه هیچگاه نباید از او درخواست کمک کند و اگر کسی چنین درخواستی داشت، سریعا نزد پدر و مادر یا شخص بزرگسال قابل اعتمادی بروند و موضوع را به آنها اطلاع دهند.
کلام آخر
انجام دادن موارد فوق نبایستی خللی در مراقبت بصری ما از کودک ایجاد کند زیرا کودک دفعات اول ممکن است آنقدر مجذوب چیزی یا کسی شود که فراموش کند به ما اطلاع دهد، اما به مرور زمان میآموزد که این کار را انجام دهد.
وقتی کودک آنچه را به او گفتهایم انجام داد، فراموش نکنیم که از او تشکر کنیم. مثلاً به او بگوییم: «ممنونم که به من اطلاع دادی». این گونه آموزش، به مرور زمان کودک را نسبت به محیط و افراد اطرافش هشیارتر میکند و به مرور زمان تجربهای در ذهنش شکل میگیرد که رفتارهای درست را انجام دهد و ما را خوشحال کند و تشویق شود.