دیوار چهارم

نمایشنامه ی تکنفره ی "دیوار چهارم" به وضعیتِ زن، و بخصوص زنِ هنرمند، پس از روی کار آمدنِ جمهوری اسلامی در ایران پرداخته است. خط اصلی داستان بر اساسِ ماجرای حقیقیِ فرارِ "فرزانه تاییدی"هنرمند تئاتر و سینمای ایران است، که پس از هشت سال زندگی در ایرانِ اسلامی، با پای پیاده و شتر از طریق کویر بلوچستان، به کراچی میگریزد، و سپس به انگلستان میرود.

صحنه نمایش:
اتاق کوچکی به شکل هندسی نامنظم که خطوط تعیین کننده حدود آن بر کف صحنه نقاشی شده است.
بر دیوارها: دو پوستر از "جین فاندا" و "چارلی چاپلین"، عکس "ترانه" در کنار شتری در کویر، پوستر بزرگ "ترانه" به حالت پُز جلوی دوربین، و بر دیوار آخر پنجره ای رو به ایستگاه قطار.
میز تحریر کوچکی در اتاق است. بروی آن پخش صوتی کوچک، یک بطری شراب، چند کاست، چند سکه پنجاه پنسی و مقداری پاکت و نامه است. دو صندلی و یک تخت خواب هم در اتاق است. روی یکی از صندلی ها یک چراغ رومیزی، و زیر تختخواب یک کارتن مقوایی و یک ساک است.
در زاویه کناری یک دوربین ویدیو بروی سه پایه و یک چراغ مخصوص فیلمبرداری قرار دارد...

حق تکثیر: لندن، سپتامبر 1995