چهرهها » چند روز قبل روزنامه تایمز لندن در مقالهای به مطلب یک روزنامه مراکشی اشاره کرد که گفته است نسل ملکه الیزابت دوم میتواند با پادشاه مسلمانان که بر اسپانیا حکومت میکرد مرتبط بوده و از طریق آنها با بنیانگذار اسلام مرتبط باشد اما حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی رجایی تاکید میکند: شجرهنامه سیادت ملکه الیزابت جعلی است و صحیح نیست.
چمدان نوشت: در درخت خانوادگی ملکه الیزابت دوم چهکسانی حضور دارند؟ شاید در وهله اول شاهان و ملکههای مختلف اروپایی به ذهن بیاید، اما بیشک هرگز حضرت محمد (ص) جزء کسانی نیست که در این فهرست ذهنی قرار گیرد اما بهتازگی روزنامه مراکشی الاسبوع با انتشار گزارشی مدعی شده که پیامبر اسلام با بیشاز ۴۰ نسل اختلاف، جد ملکه انگلستان است و اینمیان، روزنامههای عامهپسند انگلستان بهویژه دیلیمیل و دیلیاکسپرس با آبوتاب به بازنشر این خبر پرداختهاند.
ملکه واقعا با حضرت محمد (ص) نسبت دارد؟
در پاسخ به این سوال، هفتهنامه اکونومیست در یادداشتی نوشته است: معلوم نیست چرا این ادعاها اکنون دوباره مطرح و بزرگ شدهاند زیرا تقریبا از سال ۱۹۸۶ صحبتهایی در این زمینه وجود داشت. در این سال، شجرهشناس انگلیسی هارولد بی. بروکس-بیکر، ناشر کتابهای تبارشناسی خانوادههای اصیل بریتانیایی این ادعا را مطرح کرد.
در آنزمان، بروکس- بیکر برای مارگارت تاچر، نخستوزیر وقت انگلستان نوشت: «مردم انگلستان کمتر میدانند که خون محمد در رنگهای ملکه جاری است.»
وبگاه انگلیسی «هیستوری» در اینخصوص مینویسد: «بروکس-بیکر ملکه الیزابت را ازطریق زائده اندلسی به حضرت محمد (ص) متصل میکند. زائده اندلسی، شاهدختی مسلمان در قرن ۱۱ میلادی بوده است که به مسیحیت روی آورد و صیغه شاه آلفونسوی ششم، از سلسله خیمنز شد. باوجود این، معلوم نیست که زائده واقعا با پیامبر اسلام نسبت داشته است یا خیر.»
عبدالحمید العیونی، مورخی که مقاله روزنامه الاسبوع را نوشته است هم به این اتصال معتقد است و با استفاده از زائده بهعنوان حلقه اتصال، رد تبارشناسی الیزابت دوم را با عقببردن تا ۴۳ نسل به پیامبر اسلام میرساند.
این مورخ در گفتوگو با اکونومیست میگوید: «این اتصال، میان مذاهب و سلطنتهای ما پلی ایجاد میکند.»
بروکس- بیکر اساسا درست ادعا کرده است؟
مقامات دربار انگلستان او را بهعنوان فردی که اغلب با رسانهها درباره خاندان سلطنتی صحبت میکرد میشناختند. اما حقیقت این بود که مسائلی که مطرح میکرد هیچ پایه و اساس درستی در واقعیت نداشتند. بهطوریکه روزنامه تلگراف در آگهی ترحیم این تبارشناس انگلیسی در سال ۲۰۰۵ نوشت: «مزیت بزرگش برای خبرنگاران این بود که برای ارائه اظهارنظرهای جالب همیشه دردسترس بود اما اشکالش این بود که اظهارنظرهایش اغلب اشتباه بود!»
باوجوداین، ارتباط فرضی میان خاندان سلطنتی انگلستان و پایهگذار دین اسلام از سوی افرادی مثل علی جمعه، محقق اسلامی و هجدهمین مفتی بزرگ مصر با استقبال مواجه شده است.
رییس پژوهشکده انساب قم: این شجرنامه جعلی است
رئیس پژوهشکده انساب قم در پاسخ به سوالی درباره شجره نامه ملکه الیزابت دوم، ملکه سلطنتی انگلستان که وی را به خاندان اهل بیت(ع) منتسب کرده است، گفت: شجره نامه منسوب به سیادت ملکه انگلستان جعلی است.
حجت الاسلام و المسلمین رجایی افزود: باید مرکز «دارالنقابه» زیر نظر ولایت فقیه و مراجع تقلید تاسیس شود و جلوی ادعاهای کاذب گرفته شود.
وی در گفتگو که با خبرگزاری حوزه تصریح کرده است: امروزه خطر بزرگی مسئله سیادت را تهدید میکند که باید هر چه زودتر در مقابل این توطئه خطرناک ایستاد.
رئیس پژوهشکده انساب با اشاره به توطئه جدید بعضی رسانههای انگلیس خبیث مبنی بر سیادت ملکه انگلستان گفت: این مسئله تازه نیست و از قدیم برای افراد ظالم و خبیثی همچون صدام حسین در عراق و قذافی در لیبی نیز کنگرههایی مبنی بر ادعای سیادت برگزار میشد و اگر امروز جلوی این گونه هنجارشکنیها گرفته نشود در آینده افراد خونریز و ظالم دیگری نیز به دروغ به عنوان سادات و ذریه اهل بیت(ع) جعل میشوند.
وی افزود: شجره نامهای که برای ملکه انگلستان تهیه شده است بسیار ناشیانه جعل شده است؛ چرا که شجره نامه از حیث نسب باید حداقل در حدود ۴۲ نفر باشد و حال آنکه این شجره نامه ساختگی اینگونه نیست.
روشهای احراز سیادت چگونه است؟
حجت الاسلام و المسلمین رجائی چندی قبل در گفتگوی دیگری روشهای احراز سیادت را چنین بر شمرده است: در اصطلاح شرع و ضوابط علم انساب، سید به کسی می گویند که از طرف پدر به یکی از ائمه معصومین علیهم السلام برسد. برای احراز این سیادت، سه راه شرعی و معتبر داریم که این گونه اند:
۱٫ اشتهار (صدها ساله) یک خاندان به سیادت، به گونه ای که همه اهل محل، این خاندان را از دیرزمان به سیادت بشناسند و به سیادتشان اعتراف کنند؛
۲٫ شهادت دو عادل آگاه، که در اصطلاح آن را بینه شرعی می گویند؛ یعنی چنان چه دو نفر عادل، مورد اعتماد و آگاه به مسایل نسب شناسی به سیادت کسی شهادت دهند، شرعا مورد قبول است.
۳٫ وجود اسناد و مدارک بسیار معتبر در خاندان، که بر سیادت این خاندان دلالت کنند و این اسناد عبارت اند از: الف: شجره نامه معتبر که به تأیید علمای نسب شناس رسیده باشد؛ ب: اسناد سیادت که در قدیم سراغ بزرگ محل، کدخدای محل و آقای محل می رفتند و آن شخص هم از روی شناختی که با این خاندان داشت، سندی مبنی بر سیادت این خاندان می نوشت و به آنها می داد؛ ج: وجود وقف نامه ها و امثال این گونه اسناد معتبر، که سیادت این خاندان در آنها قید شده باشد.
بنابراین، با این سه شیوه، سیادت یک خاندان ثابت می شود و هیچ راه دیگری، برای اثبات سیادت، شرعیت ندارد.