می تراود شعر ، از چشمان تو بانوی من
کی ، کجا شعری شود ، شایان تو بانوی من
بید مجنون می شوم جایی کنار خانه ات
تا رسانم شاخه بر ایوان تو ، بانوی من
کبک زیبایی به روی شاخه بالای سرت
مست شد از شیوه ی جولان تو ، بانوی من
بین یاس و زنبق و نیلوفر و رز ماجراست
تا کدامینش شود گلدان تو ، بانوی من
عطر موهای تو را همراه خود دارد ، نسیم
چون گلاب نابی از کاشان تو ، بانوی من
بغض هایم یک به یک در واژه ها خاموش شد
شد شبیه گریه ی پنهان تو ، بانوی من
می شوم باران و می بارم به روی شهرتان
تا که اینگونه شوم مهمان تو ، بانوی من
حسن عباسی
کی ، کجا شعری شود ، شایان تو بانوی من
بید مجنون می شوم جایی کنار خانه ات
تا رسانم شاخه بر ایوان تو ، بانوی من
کبک زیبایی به روی شاخه بالای سرت
مست شد از شیوه ی جولان تو ، بانوی من
بین یاس و زنبق و نیلوفر و رز ماجراست
تا کدامینش شود گلدان تو ، بانوی من
عطر موهای تو را همراه خود دارد ، نسیم
چون گلاب نابی از کاشان تو ، بانوی من
بغض هایم یک به یک در واژه ها خاموش شد
شد شبیه گریه ی پنهان تو ، بانوی من
می شوم باران و می بارم به روی شهرتان
تا که اینگونه شوم مهمان تو ، بانوی من
حسن عباسی