پاسخ رئیسجمهور؛ ضرورت همگرایی سه قوه
حامد روشن چشم - استاد دانشگاه
آرمان-سوال از رئیسجمهور توسط مجلس یکی از نمادهای مردمسالاری است که هرچند برای مسئولان و چهرههای سیاسی نامیمون جلوه میکند، اما بدون شک پرتوی از اراده ملی در راستای نقش آفرینی نمایندگاه و مسئولان، وظیفهای است که به آنان واگذار شده است. از این رو، سوال از رئیسجمهور یعنی پاسخگو کردن مسئول اجرایی دولت و مطابق با قانون اساسی دومین شخص کشور در برابر خواست رای دهندگان است. بر این اساس ملت رئیسجمهور را انتخاب کردهاند و پاسخ رئیسجمهور به سوالات نمایندگان مجلس جواب نگرانیها و مشکلات مردم است نه گروهها و جناحها. چرا که نمایندگان مجلس هم بازوی دیگر قدرت مردم برای کنترل قوه مجریه هستند. این فرآیند همان زیبایی مردمسالاری و تابعیت مسئولان و دستگاهها از اراده مردم است. در موضوه پاسخ رئیسجمهور به نمایندهها باید حسن روحانی بیشتر برای مردم میبود تا نمایندگان مجلس، چرا که آنان نمایندگان مردم هستند نه شخصیتهای فردی مستقل و نمایندگان هم باید طرح کننده دغدغههای مردم باشند نه خواستهای فردی خود. بنابراین میتوان به مسیر سوال از رئیسجمهور بهعنوان تجلی اراده مردم توجه داشت. اما سوالی که اکنون پیش میآید این است که پاسخهای رئیسجمهور چقدر برای مردم قانع کننده بوده است؟ به نظر میرسد که سخن اصلی دکتر روحانی عمدتا بر همگرایی و اتحاد سه قوه متمرکز بود. شاید از لحاظ کارکردی این پاسخ برای رفع امور مردم موجه به نظر برسد، اما واقعیت این است که تفکیک قوا برای این منظور طراحی شده که دستگاه نظارتی مردم، برای کنترل هرچه بیشتر تفکیک قوای اجرایی، تقنینی و قضایی کارآمد باشد. تاکید بر همگرایی نمیتواند به معنای گفتوگو و مهربانی پشت درهای بسته باشد بلکه باید مقابل مردم با همدیگر همکاری کرد. از این جهت سوال از وزرا و رئیسجمهور کارویژه مجلس است تا از انحراف و تحمیل مشکلات بیشتر در قالب ناکارآمدی مدیران اجرایی جلوگیری شود. بنابراین پاسخ به سوال نمایندهها در واقع پاسخ به مردم است نه قوه، دستگاه یا جناح خاص. از طرف دیگر باید به این نکته توجه کرد که تقریبا مردم از عملکردهای قوا بهدلیل مسائل جاری کشور رضایت کافی ندارند. به گونهای که دیدگاه مردم نسبت به قوای مختلف با نارضایتیهایی همراه است. نباید همگرایی سه قوه به معنای نادیده گرفتن عملکرد و کارآمدی این قوهها باشد و ریشه اصلی معضلات کشور را میتوان در همین مورد جستوجو کرد که در مواردی توانمندی مدیریتی و کارآمدی در سطوح مختلف به هماهنگی و صحبت پشت درهای بسته تقلیل مییابد. نکته اصلی که وجود دارد این است که مردم نسبت به رخدادها و عملکرد دولتمردان آگاهی داشته و با حساسیت ویژهای رفتار آنان را پیگیری میکنند و این همان نکتهای است که رئیسجمهور به آن اشاره داشت. یعنی اقدامات ایالات متحده آمریکا پس از رخدادهای 5 دی ماه 96 سرعت و قوت گرفت. چرا که آن اتفاقات شکاف بین دولتمردان، مجلس و قوه قضائیه با مردم تعبیر شد. بنابراین میتوان گفت حل مشکلات و ترمیم زخمهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه درگرو همگرایی بیشتر قوا نیست بلکه در همگرایی بیشتر با مردم و با عملکرد صادقانه است تا بتوان از گسترش فساد جلوگیری کرد. لذا، همانگونه که پاسخ رئیسجمهور برای نمایندههای مجلس قانعکننده نبود، برای مردم هم قانعکننده نبود چرا که هنوز شکاف بین مردم و مسئولان وجود دارد و برای ترمیم آن باید به همگرایی با مردم بازگشت تا پشتوانه ملی مانع ایجاد بحران بوده و مسیر را برای عبور از مشکلات همواره کند. با مردم میتوان از مسائل گذشت و در برابر تهدیدات خارجی ایمن شد. این همان مسیری است که باید در دستور کار قوا برای تعالی جامعه کشور باشد.