هر شب از روز دگر , هر روز آید تب به تن ای وای ازروزچو شب هردرد آید شب به تن چون شب فزاید درد من در روز فغانم از چه روست جانم رسیده چون به لب زد بوسه...
سالهاست از تو و برای تو هیچ ننوشتهام... من زبانِ سرخِ واژهها را بُریدهام و آنها را به سکوتی در امتدادِ فریاد, محکوم کردهام تا دوستت دارمی گُنگ...
به نام خداوند بخشنده ی مهربان که آموخت به با ما لباس دورزی ره آسمان پناه بر خدا از شر شیطان رجیم بپوشیم لباس و بعد کنیم نوشتن در جهان خبرنگاری اسلام...
1 تو که آواز میخوانی ترانهها متولد میشوند! 2 تو که آواز میخوانی عاشقانهها تکثیر میشوند! 3 تو که آواز میخوانی آوایی تو را به عمق جان میخواند!...