به گزارش خبرگزاری برنا از گیلان ، "علی اسماعیلی پور" نقاش و هنرمند حرفه ای که آثار وی در دنیا شهرتی جهانی دارد متولد ۱۳۴۱و اصالتا اهل تهران است.

وی سالهای زیادی از عمر خود را در پویایی هنر نقاشی صرف کرده است و همچنین نمایشگاههای متعددی از آثار وی در کشورهای مختلف دنیا برپا شده است .اسماعیلی پور سابقه درخشانی در تاریخ هنر نقاشی دارد.وی در سال ۷۷برنده بزرگترین جایزه بینال چهارم در ایران شد و همچنین برنده جایزه اول international artist magazine استرالیا گردید.

از آثار هنری وی در سال ۲۰۰۱در موزه سنگاپور تشویق و همچنین برگزیده اول بهترین نقاشی اکریلیک درآمریکا شد . در خصوص مقاله هایی که در مورد اثرهای فاخر نقاشی اسماعیلی پور چاپ شده می توان به گزارشی در مجله international artist چاپ آمریکاو همچنین مجله pratique Des Artچاپ فرانسه اشاره کرد.

وی در نمایشگاه کشورها و شهرهای مختلف دنیا از جمله ایران ،آمریکا،نیویورک،میامی،لندن،پاریس،هنگ کنگ ، چین تایپه،سنگاپور،دبی،ونیز،باکو،فیلیپین و مالزی شرکت داشته است.

اسماعیلی پور که نوزده سال است از ایران خارج شده وباهمسر و فرزندش هم اکنون مقیم کشور سنگاپور است، ملیت و ایرانی بودنش را یکی از افتخارات خود می داند.

وی از اینکه پس از نوزده سال دوری از وطن توانسته است که با یک خبرنگار داخل کشور در مورد آثار و فعالیت هایش صحبت کند ابراز خرسندی کرد و با سعه صدر به خبرنگار خبرگزاری برنا پاسخ گفت که در ادامه می خوانید :

در آغاز گفتگو لطفا ازپیشینه زندگی هنری و آموزشی و طریقه ورود خود به عرصه ی هنر نقاشی بفرمایید .

گذشته من مانند جوان های دیگر به همراه تلاش و کوشش بسیار زیاد سپری شد.درواقع از سن بیست سالگی در بخش های مختلف از جمله روزنامه،مجله،کارخانه و گاوداری جهت امرار معاش مشغول به کار شدم زیرا به شدت به در آمدش نیاز داشتم .در آن زمان بامقدار پولی که پس انداز کرده بودم نزد برادرم در فرانسه رفتم . در فرانسه با وجود آنکه از شرایط موجود حاکم برآنجا راضی نبودم اما فرصت را غنیمت شمردم و درکلاس های آزاد بوزارت شرکت کردم .اما به دلیل علاقه بسیار شدیدی که به هنرنقاشی داشتم هنگامی که به ایران بازگشتم با استاد آیدین آغداشلو که یکی از نقاشان بسیار سرشناس و صاحب سبک ایرانی بودند آشنا شدم و نقاشی را به صورت جدی نزد استاد آموختم.

اما در این راستا چیزی که همیشه برای من اهمیت داشت کشف فلسفه هنر بود و به دنبال شناخت ذات هنر بودم .

هدف من از نقاشی فقط یاد گرفتن نبود بلکه خوب دیدن بود و در حقیقت هنرمند شدن دست من نبود اما نقاش شدن دست خودم بود.

در روند خلق یک اثر هنری از ابتدا تا انتها چه مراحلی را در ذهن خود می گذرانید ‌و آیا در ایجاد یک اثر تحت تأثیر فرآیند خاص و یا فضای خاصی بوده اید ؟

روند یادگیری من از مداد سیاه شروع شد تا رنگ روغن ادامه پیدا کرد و این پروسه در حدود سه سال به طول انجامید . در کنار این آموختن چیزی را که خیلی مشتاقانه به دنبال یادگرفتن آن بودم چگونه خوب دیدن و چگونه خوب نقاشی کردن بود.اما عموما نقاشی من به محیط اطرافم وجایی که در آنجا زندگی می کنم وابسته است ودر لابه لای آثار نقا شی من اشیایی که باآنها زندگی کردم وخاطره دارم همیشه نمایان هستند و جزئی از زندگی من محسوب می شوند و در واقع بدون آنکه بخواهم خیلی این موضوع را شاعرانه کنم هدفم این است واقعیت هایی را که در بطن اشیاء وجود دارند امادر نهایت تصویری از یک زندگی شخصی است را در قالب نقاشی به تصویر بکشم.

آثار شما به چند دسته تقسیم می شوند ویک ایده نقاشی چگونه در ذهن شما شکل می گیرد؟

آثار نقاشی من به دو گروه تقسیم می شوند که یک دسته از آنها در مورد جان طبیعت و فضاهای داخلی آن هستند و گروه دیگر به صورت مختلط که شامل مجموعه ای از وسایل مختلف هستند تشکیل شده اند.اما در کل یک ایده نقاشی به این شکل به منصه ظهور می رسد که هرنقاشی یک روش مخصوص به خود را دارد که یک جنبه آن درونی و جنبه دیگر آن تکنیکی است .

به عنوان مثال در مورد من جنبه درونی آن به این شکل خواهد بود که ابتدا یک تصویری را مشاهده می کنم و آن را در ذهن خود تجسم می کنم به گونه ای که آن جسم در ذهن من کم کم شروع به شکل گیری می کند تا جایی که به نوعی باعث ایجاددرگیری ذهنی می شود. و این درگیری ذهنی باعث می شود که شروع کنم به اضافه کردن و یا حذف کردن مواردی که این تصویر نیاز دارد و زمانی که این تصویر پیشرفت کردو به نوعی پختگی رسید در این مرحله ابتدا وارد کاغذ و پس از آن وارد بوم نقاشی می شودو در عین حال مسائل مربوط به رنگ نیزکنارش قرار می گیرد و بعضا در حین انجام دادنش تغییراتی پیش می آید که شاید خیلی متفاوت با اصلی ترین فکری که در ذهن من جرقه زده بود می شود.

چند نمایشگاه از آثار خود داشته ایدو محل برپایی این نمایشگاهها در چه شهرهایی بوده است؟

اولین نمایشگاه من سال۷۱با آبرنگ از دیوارهای گاوداری به شکل سایه و روشن و در قالب نور و تاریکی بود برپاشد. این نمایشگاه بسیار موفقیت آمیز بود.

نمایشگاه سال بعد،آثار نقاشی برگرفته از همان مزرعه بود اما این بار باکارگرانش و با تلفیقی از اکریلیک و آبرنگ به تصویر کشیده شد.

از سال ۷۸ که از ایران خارج شدم ،آثار نقاشی من جهان شمول شدودر کشورهای مختلف دنیا نمایشگاه های زیادی از آثار من برپا شد.

آیا آثار خود را برای فروش نیز به عرضه می گذارید؟ در صورت مثبت بودن جواب ،گران قیمت ترین اثر هنری شما کدام اثر بود و در کجا بفروش رسید؟

بله آثار نقاشی من برای فروش به متقاضیان عرضه می شود.و از سال ۲۰۰۰تا۲۰۱۳ ازطریق قرار داد با یکی از مهم ترین گالری های دنیا به یک هنرمند مستقل تبدیل شدم و آزادانه تر تصمیم می گرفتم و کار می کردم.

در سال ۷۷که جزء برگزیدگان بینال بودم جایزه ای که در آن زمان دریافت کردم مبلغ قابل توجهی بود .و همچنین یک سفارش خصوصی ازاثر نقاشی داشتم که در آن زمان به مبلغ ۴۰۰هزار تومان به فروش رفت.

از زمانی که وارد سنگاپور شدم بیشترین رقمی که فروختم ۲۵هزار دلار بود .اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که این رقم ها بر اساس نقاشی،شرایط و گالریهایی که آثارنقاش را معرفی می کنند در حال تغییر است.

با توجه به اینکه هر نقاش هنرمندی برای خود دیدگاهی دارد و آن دیدگاه آینده اش را نیز رقم می زند ، من روی قیمت آثارم خیلی حساس بودم و همیشه به قیمت عادلانه ای می فروختم . و همیشه سعی من بر این بود که منصف و عادل باشم و با خریداران چه از راه دور و چه نزدیک همیشه صادق باشم .

اما گاها نقاشی های سفارشی نیز انجام دادم و پای آنها می ایستم و دوستشان دارم به دلیل آنکه نقاشی سفارشی در نوع خودش بد نیست و در واقع ترکیبی از تفکر سفارش دهنده و نقاش است و به گونه ای هنرمند در آنجا تفکر خودش را بیشتر در معرض نمایش می گذارد.آنها جزئی از زندگی من هستند‌.

گاهی هنر شغل آدمی می شود وانسان مجبوراست که با آن گذران زندگی کند مانند درس دادن و یا سفارش کار دریافت کند و برای یک عده از آدمها نقاشی کند بدین ترتیب آنها راضی از نقاشی هستند و لذت می برند و نقاش نیز قیمت کارش را دریافت می کند .

روند تشکیل نقاشی های مهاجرتی شما چگونه بود؟ودیدگاه وهدف شما در رابطه با ایجاد این سبک نقاشی چه بوده است؟

روند تشکیل نقاشی های مهاجرت من به این گونه بوده است که از سال ۱۹۹۸تا سال ۲۰۱۳ عموما هرچیزی که توجه مرا جلب می کرداعم از یک تکه کاغذ،یک نوشته،یک تصویر و یک شی را هرجایی که می دیدم چه روی زمین،و چه در منزل دوست یا مطب دکتر برمی داشتم وبه صورت یک مجموعه جمع می کردم. این کاغذها که طی سالها جمع شده بودند به یک شکلی روی بوم قرار گرفتند و بعد کم کم تصویرهایی دیگر روی آنها نقاشی شدند.

هدف من از کار کردن این تکه های کاغذ روی بوم خیلی روی مهاجرتم نبود و بیشتر تصویری بود که خودم از بودن درداخل و یاخارج از ایران داشتم .در این سبک نقاشی زیاد تمایل نداشتم که از قلم مو استفاده کنم وهدفم بیشتر براین بودکه با دستانم کاری را انجام بدهم.در واقع هدفم این بود که فاصله بین خودم ،بوم و با قلم مورا کم کنم.

اوایل اینگونه بود ولی بعدها قلم مو هم به ناچار واردشد چون برخی بخش های نقاشی لازم بود که با ظرافت رنگ آمیزی شود.

تعداد آثار نقاشی مهاجرت شما به چند عدد رسید؟و اولین مکانی که این آثار را در قالب نمایشگاه به عرضه گذاشتید کجا بود؟

از سال ۲۰۱۵ شروع کردم بر اینکه این آثار را در نمایشگاه به معرض نمایش بگذارم و اولین نمایشگاه از این آثار نیز در هنگ کنگ برپا شد که خوشبختانه مورد توجه نیز قرار گرفت و تا کنون تعداد آنها به ۲۰عدد رسید.

و بدین ترتیب کم کم کلکسیونرهای بزرگی از نقاط مختلف جهان مثل چین ،اروپا و آمریکا شروع کردند به جمع آوری آنها.

در این آثار مفهوم مهاجرت در واقع از یک کشور به کشور دیگر نبود این مهاجرت می توانست از یک خانه به یک خانه دیگر ، از یک شهر به شهر دیگر یا از یک محله به محله دیگر باشد.در واقع داستان از این قرار است که انسان یک چیزهایی را از دست می دهد وکنار می گذارد و در عین حال یک چیزهای جدیدی رابه دست می آورد و در این زمان از دست دادن و به دست آوردن آدمی درواقع دارای یک دیدگاه و تفکری می شود که به دنبال آن سوالاتی در ذهنش ایجاد می شود و بعضا این سوال می تواند او را خوشحال یا افسرده و یا غمگین کند.

ولی در این آثار هر آن چه که هست یک تصویری هست از خودم از اینکه از کجا آمدم و کجا هستم و هم اکنون چه می کنم.

هدف اصلی من درنقاشی به تصویر کشیدن واقعیت ها در بطن اشیا و در نهایت تصویری از یک زندگی شخصی است

از مجموعه ابیانه 1375

هدف اصلی من درنقاشی به تصویر کشیدن واقعیت ها در بطن اشیا و در نهایت تصویری از یک زندگی شخصی است

از مجموعه طبیعت بیجان و زندگى

هدف اصلی من درنقاشی به تصویر کشیدن واقعیت ها در بطن اشیا و در نهایت تصویری از یک زندگی شخصی است

از مجموعه مهاجرت

هدف اصلی من درنقاشی به تصویر کشیدن واقعیت ها در بطن اشیا و در نهایت تصویری از یک زندگی شخصی استهدف اصلی من درنقاشی به تصویر کشیدن واقعیت ها در بطن اشیا و در نهایت تصویری از یک زندگی شخصی است

از مجموعه طبیعت بیجان

هدف اصلی من درنقاشی به تصویر کشیدن واقعیت ها در بطن اشیا و در نهایت تصویری از یک زندگی شخصی است

از مجموعه نسیم باد

گفتگو : اعظم پرتوبین