آیا حجاب در ایران اجباری است؟
گروه اندیشه ـ مسئله اجباری بودن حجاب در ایران، یکی از موضوعات داغ در گفتوگوها و تحلیلهای اجتماعی در چند سال اخیر است؛ این یادداشت درستی یا نادرستی «تلقی اجباری بودن» را برای «پوشش» به زبان ساده کاوش میکند.
هر اجتماع انسانی فارغ از آیین رسمی و غیررسمی حاکم بر مردم و نظام محل زندگی خود، برای گذران زندگی طبیعی و شهروندی نیازمند تدوین و رعایت قوانین مدنی و حقوقی فراوانی است. از قوانین ساده راهنمایی و رانندگی تا قوانین پیچیده حقوقی، به طوری که کوچکترین کشورها با سادهترین سازوکارها، لزوم وجود «قانون» را در زندگی جمعی برای برقراری نظم و تأمین منافع جمع انکار نمیکنند.
این قوانین کوچک و بزرگی که روزانه همه ما با شماری از آنها مواجه هستیم بدون شک آزادیهایمان را محدود کردهاند؛ مثلاً آزاد نیستیم در سطح شهر از چراغ قرمز عبور کنیم، آزاد نیستیم در کتابخانه عمومی با صدای بلند صحبت کنیم و یا آزاد نیستیم بدون پرداخت وجه با سبد خریدمان از فروشگاه خارج شویم.
به واقع با این قوانین کوچک و بزرگ در زندگی جمعی، طبیعتاْ آزادیهای ما محدود شده است و از «الزام خارجیِ» رعایت آنها، احساس جبر با بار روانی منفی نمیکنیم، با اینکه شاید به دلایل مختلف آنها را رعایت نکنیم و مجبور به پرداخت خسارت و یا مجازاتهایی شویم.
یکی از قوانین اجتماعی مرسوم در کشورهای مختلف اعم از پیشرفته و غیرپیشرفته، قانون پوشش است که در سطوح مختلف همراه با «الزام خارجی» وضع شده است و عدم رعایت آنها مجازاتهای مختلفی را به دنبال دارد. به طور مثال در ایالتهای مختلف آمریکا اگرچه قوانین مختلفی پیرامون وضعیت پوشش وجود دارد، اما زنان و مردان در تمام ایالتهای این کشور موظف هستند در ارتباط با جنس مخالف برای ساعات طولانی (مثلاً در محیط کار یا کالجها) سطح خاصی از پوشش را رعایت کنند و موارد خروج از آن با برخورد پلیس مواجه میشود.
در ایالت «پنسیلوانیای» زنان بر طبق قانون حق آرایش غلیظ ندارند. در واقع آرایش آنها نباید در حدی باشد که توسط مأموران پلیس، غلیظ و زننده تشخیص داده شود در غیر این صورت با برخورد پلیس مواجه شده و مجبور به پرداخت جریمه و یا تحمل زندان خواهند بود و یا در ایالت «کلورادو» زنان حق پوشیدن لباسهای زننده را ندارند و پلیس در صورت مشاهده مصادیق زنندگی، با آنها برخورد میکند.
در کشور کره نیز زنان مکلف هستند که در طول ساعات کاری شلوار بپوشند و استفاده از دامن برای آنها در هنگام حضور در سازمانهای اداری ممنوع است. کانادا هم به عنوان یکی از مهاجرپذیرترین کشورهای جهان یک قانون کلی در زمینه پوشش دارد که تمامی افراد حاضر در این کشور موظف به رعایت آن هستند. بر طبق این قانون هرگونه برهنگی در ملأ عام در بدن که توهین به اعتقادات و قوانین کشور کانادا و مغایر با امنیت عمومی باشد غیرقانونی است و با آن برخورد میشود.
برخلاف آنچه در مورد برزیل و نوع پوشش در آن تصور میشود، این کشور قوانین سختگیرانهای درباره پوشش وضع کرده است. در ماده ۲۳۳ قانون کیفری برزیل هرگونه عمل منافی عفت عمومی یا نمایش اجزای بدن در ملأعام، محکومیتی معادل سه ماه تا یک سال حبس در پی خواهد داشت. همچنین طبق ماده ۲۳۴ این قانون، صادرات و واردات، خرید یا توزیع آلات یا اشیاء مستهجن برای نمایش عمومی ممنوع بوده و در صورت تخلف، شش ماه تا یک سال زندان یا جریمه نقدی به دنبال دارد.
در کارپری ایتالیا نیز، پوشیدن صندل لا انگشتی ممنوع است و این ممنوعیت به خاطر سروصدایی است که این کفشها ایجاد میکنند و آرامش این جزیره را بر هم میزنند.
برخی از مکانها نیز هستند که به دلیل اهمیت آن از سوی قانونگذار بیشتر کشورها، قوانینی برای حضور در آنها در نظر گرفته شده است، از قوانینی مختصر تا قوانینی سخت، که برای آنها کد پوششی خاصی تعریف شده است و افراد ملزم به رعایت آنها هستند و در صورت تخطی مجازات متناسب با رفتارشان در انتظار آنها است.
این کدهای لباس برای اولین بار در سیستم مدرسه اجرا شد تا از پوشیدن لباسهای نامناسب در مدرسه جلوگیری شده و محیطی امن و حرفهای برای مدارس ایجاد شود.
در ایالت «پنسیلوانیای» زنان بر طبق قانون حق آرایش غلیظ ندارند. در واقع آرایش آنها نباید در حدی باشد که توسط مأموران پلیس، غلیظ و زننده تشخیص داده شود در غیر این صورت با برخورد پلیس مواجه شده و مجبور به پرداخت جریمه و یا تحمل زندان خواهند بود و یا در ایالت «کلورادو» زنان حق پوشیدن لباسهای زننده را ندارند و پلیس در صورت مشاهده مصادیق زنندگی، با آنها برخورد میکند.
در کشور کره نیز زنان مکلف هستند که در طول ساعات کاری شلوار بپوشند و استفاده از دامن برای آنها در هنگام حضور در سازمانهای اداری ممنوع است. کانادا هم به عنوان یکی از مهاجرپذیرترین کشورهای جهان یک قانون کلی در زمینه پوشش دارد که تمامی افراد حاضر در این کشور موظف به رعایت آن هستند. بر طبق این قانون هرگونه برهنگی در ملأ عام در بدن که توهین به اعتقادات و قوانین کشور کانادا و مغایر با امنیت عمومی باشد غیرقانونی است و با آن برخورد میشود.
برخلاف آنچه در مورد برزیل و نوع پوشش در آن تصور میشود، این کشور قوانین سختگیرانهای درباره پوشش وضع کرده است. در ماده ۲۳۳ قانون کیفری برزیل هرگونه عمل منافی عفت عمومی یا نمایش اجزای بدن در ملأعام، محکومیتی معادل سه ماه تا یک سال حبس در پی خواهد داشت. همچنین طبق ماده ۲۳۴ این قانون، صادرات و واردات، خرید یا توزیع آلات یا اشیاء مستهجن برای نمایش عمومی ممنوع بوده و در صورت تخلف، شش ماه تا یک سال زندان یا جریمه نقدی به دنبال دارد.
در کارپری ایتالیا نیز، پوشیدن صندل لا انگشتی ممنوع است و این ممنوعیت به خاطر سروصدایی است که این کفشها ایجاد میکنند و آرامش این جزیره را بر هم میزنند.
برخی از مکانها نیز هستند که به دلیل اهمیت آن از سوی قانونگذار بیشتر کشورها، قوانینی برای حضور در آنها در نظر گرفته شده است، از قوانینی مختصر تا قوانینی سخت، که برای آنها کد پوششی خاصی تعریف شده است و افراد ملزم به رعایت آنها هستند و در صورت تخطی مجازات متناسب با رفتارشان در انتظار آنها است.
این کدهای لباس برای اولین بار در سیستم مدرسه اجرا شد تا از پوشیدن لباسهای نامناسب در مدرسه جلوگیری شده و محیطی امن و حرفهای برای مدارس ایجاد شود.
در سال ۱۹۹۶، بیل کلینتون، رئیس جمهور اسبق آمریکا، حمایت خود را از ایده لباس مدرسه اعلام کرد و گفت: «لباس مدرسه یک گام است که میتواند به شکستن چرخه «خشونت، ریشهکن و اختلال» کمک کند تا دانشآموزان جوان درک کنند که آنچه مهم است، این است که آنها از چه قشری از مردم هستند، این باعث میشود که دانشآموزان همدیگر را به وسیله شخصیتهایشان بشناسند و اینکه آنها واقعا چه کسی هستند تا اینکه چه میپوشند.»
بسیاری از مناطق مدرسهای در ایالات متحده این ایده را در پیش گرفتند و در برخی از مدارس با طراحی لباس فرم، همه دانشآموزان یک شکل هستند و این لباس معمولا شامل «بلوز و دامن تا زانو یا بلوز و شلوار برای دختران» و «پیراهن و شلوار» برای پسران است و مدارسی هم که لباس به عهده دانشآموزان گذاشته میشود، معمولاً قوانینی وجود دارد که افراد در صورت تخطی از آن به مجازات اخراج از یک روز یا برای همیشه محکوم میشوند.
قوانین پوششی در دانشگاهها که مراکز صرفاً علمی هستند، بسیار سختگیرانهتر از مدارس است و این سختگیری در دانشگاههای معتبر جهان، بیشتر دیده میشود.
در دانشگاه هاروارد در تمامی ایام هفته در رستوران و به هنگام صرف نهار مردان باید یک ژاکت به همراه کراوات بر تن کنند. زنان نیز موظفاند پوششی مناسب اعم از پیراهن و یا لباس بلند و متعارف داشته باشند و لباسهای چسبان، لباس راحتی، عرقگیر، لباس بدنسازی، شورت ورزشی و شلوارک در هیچ زمانی و هیچ مکانی جایز نیست مگر در مواردی که فرد در قسمت مربوطه و یا اتاق خواب خویش حضور دارد.
در دانشگاه تگزاس آمریکا پوشش دامن زنان نباید از هفت سانتی متر بالای زانو کوتاهتر باشد و همچنین نباید بیش از حد تنگ و بدننما باشد. دامن و پیراهن چاکدار نیز ممنوع است. پاشنه کفش برای زنان نباید بلندتر از هفت سانتیمتر باشد. زیورآلات برای زنان باید متعارف باشد و سوراخ کردن بدن تنها در گوشها مجاز است. استفاده از بیش از دو گوشواره و یا گوشوارههای نامتعارف ممنوع است. پوشیدن شلوارک و هرگونه پوشش تنگ و چسبان برای مردان و زنان ممنوع است، همچنین پوشیدن شلوار ورزشی و کِشی (ساپورت) در محیط دانشگاه ممنوع است. هرگونه استفاده از عینکهای آفتابی در مکانهای مسقّف برای تمامی دانشجویان تنها با مجوّز پزشک مجاز است. خالکوبیها به هیچ عنوان نباید قابل رؤیت باشند و در صورت رؤیت با فرد خاطی برخورد انضباطی صورت میگیرد.
در دانشگاه آکسفورد انگلستان نیز مردان باید از کت و شلوار تیره، پیراهن سفید ساده، کراوات و جوراب استفاده کنند. زنان نیز باید دامن تیره یا شلوار، بلوز سفید، کراوات سیاه، کفش سیاه و در صورت نیاز یک کت تیره بپوشند. لباس زنان در دانشگاه نباید پشت باز و یا آستین کوتاه باشد. دامن و شلوارک نباید بالاتر از زانو باشد. هرگونه آرایش نامتعارف ممنوع است. هرگونه خالکوبی نیز ممنوع است و با خاطیان برخورد میشود.
موارد ذکرشده نشان میدهد هر کشوری با توجه به ایدئولوژی و ارزشهای خود که یا مبتنی بر اومانیسم - اصالت انسان - و یا مبتنی بر ارزشهای دینی است، برای جلوگیری از عوامل برهم زننده نظم در اجتماع، قوانین پوششی خاصی برای افراد جامعه در نظر میگیرد و مردم نمیتوانند در هر مکانی هر پوششی داشته باشند و ملزم به رعایت قوانین و کدهای پوششی تعیین شده از طرف حکومت و با اهداف خاص آن حاکمیت هستند.
هر کدام از کشورها و نظامها با نظر به نقش پوشش در اجتماع، از آن به عنوان اهرم قدرت استفاده میکند به طوری که در مراکز آموزشی مانند دانشگاهها و مدارس که باید تمرکز افراد بر آموزش باشد قوانین سختگیرانهای وضع کرده که باور برخی از این قوانین برای ما دشوار است و یا در مقابل برای مراکز تفریحی مانند سواحل دریاها و… به دلیل درآمدزایی و … با توجه به نقش شهوات انسانی برای پیشبرد اهداف خاص، قوانین پوشش مختصری وضع کرده است.
در کشورمان ایران نیز بنابر اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی که تصریح کرده است: «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزائی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید براساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر برعهده فقهای شورای نگهبان است» نظام جمهوری اسلامی موظف است قانون حجاب در اسلام را که از احکام واضح و متفقعلیه مسلمانان است و یک قانون مدنی برای پوشش زنان محسوب میشود را به رسمیت بشناسد و در اجرای آن بکوشد.
در حال حاضر، تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، رکن قانونی تشکیلدهنده جرم، رعایت نکردن حجاب شرعی است و همه زنانی که در قلمروی جمهوری اسلامی ایران ساکن هستند، در فرض رعایت نکردن حجاب شرعی، ناقض قانون و مستوجب مجازات به شمار میآیند.
چرایی محدود نشدن «قانون پوشش» در ایران به مکانهای خاص و فراگیری آن در کل سطح جامعه بر مبنای فلسفه پوشش در اسلام است که امنیت روانی و اخلاقی را با عالیترین سطح عدالت برای همه اعضای جامعه در اجتماع انسانی میخواهد تا کل محیط اجتماع، محیطی سالم برای کار و تلاش باشد.
اسلام، دین فطرت و عقلانیت است و هر یک از احکام آن انطباق کامل بر نیازهای حقیقی و واقعی بشر دارد و با وجوبی که در «حکم شرعی حجاب» برای پوشش زنان در سطح جامعه مقرر کرده است، جدیّت خود را برای رسیدن به اهدافی عالی و انسانی با نظر به نیازهای حقیقی زن و اجتماع، همچون حفظ آرامش روانی زن و اجتماع، پایداری خانواده، استواری جامعه و حفظ ارزش و مقام زن نشان میدهد.
احکام شرعی در اسلام به دو نوع فردی و اجتماعی تقسیم میشود و در احکام اجتماعی مانند «حجاب» که در ارتباط با منافع جمع و امنیت عمومی قرار میگیرد، برای مراعات عدالت، حقوق طبیعی افراد مانند آزادی که در نظم و امنیت عمومی اختلال وارد میکند، کنار گذاشته میشود؛ بنابراین قانون پوشش در ایران که در زبان عموم مردم از آن با عنوان «حجاب» نام برده میشود، جدای از یک حکم شرعی واجب که هر مسلمانی ملزم به رعایت آن است، یک «قانون» مصوب در قانون اساسی ایران است و همان طور که درباره دیگر قوانین موجود در کشور مانند قوانین راهنمایی و رانندگی تعبیر و تلقی اجباری بودن را به کار بردن خطاست، به کار بردن واژه اجباری بودن یا نبودن درباره محدودیتهای پوشش در ایران نادرست است و سطح پوشش در ایران نیز مانند دیگر کشورها، بنابر ایدئولوژی و ارزشهای خود یک «قانون» است.
یادداشت از نفیسه رستمی