به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ مسئله تناسب فضاهای عمومی شهر با اوضاع عمومی شهر و شهروندان را می‌توان به عنوان یکی از معضلات شهرنشینی حال حاضر تهران دانست به‌شکلی که شاهد هستیم میزان تناسب فضاهایی که در دسترس عموم قرار می‌گیرد در سطح بسیار پائینی قرار دارد و هیچ سنخیتی نیز با وضع عمومی شهر و شهروندان ندارد، دلایل فراوانی در این خصوص وجود دارد اما یکی از اصلی‌ترین دلیل‌هایی مطرح شده، مبحث ساختمان سازی و بلعیده شدن خیابان‌ها و فضاهای عمومی شهر توسط سازه‌هایی است که شهر را احاطه کرده‌اند.

لیلا ملایی، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه، در خصوص تناسب فضاهای عمومی شهر تهران با اوضاع و احوال عمومی شهر و شهروندان به خبرنگار برنا گفت: از کاربردهای مهم فضای عمومی درون شهر مسائلی همچون گذراندن اوقات فراغت و ایجاد تفریح‌گاه‌هایی برای مردم است تا بتوانند زمانی را برای این موضوع اختصاص دهند، اما نقش اصلی این مکان ها زمانی نمود پیدا می کند که چنین فضاهایی تبدیل به بستری برای ایجاد برنامه های فرهنگی و افزودن آن به تفکر مردم یک شهر باشد تا بتوان ارزشی را به آن جامعه اضافه کرد.

او ادامه داد: در شرایط حال حاضر اما متاسفانه شاهد هستیم فقط به یکی از کاربردهای فضاهای عمومی توجه شده و سپری کردن اوقات فراغت همواره در اولویت قرار گرفته و به باقی موراد پرداخته نشده، البته این نکته نیز شایان ذکر است که شکل سپری کردن اوقات فراغت و تفریح در چنین مکان هایی نیز تغییر یافته است، برای مثال بوستان‌هایی که می‌توانستند به عنوان قطبی بزرگ حتی برای حضور گردشگران خارجی و یا داخلی ساکن خارج از شهر تهران باشد، تبدیل به جولانگاه هایی برای بروز پدیده‌های ناهنجار فرهنگی و اجتماعی جامعه شده است.

ملایی افزود: سرانه فضاهای عمومی در شهری همچون تهران به حدی پائین است که پاسخگوی نیازهای مردم در این رابطه نیست. باید دانست تهران شهری است پرجمعیت که در روز حدودا 18 میلیون نفر جمعیت دارد و در شب نیز حدود 12 میلیون نفر. با این شرایط می‌توان گفت سرانه فضاهای عمومی به ازای هر نفر نیز کافی نیست و هیچ تناسبی را در این خصوص شاهد نیستم.

این کارشناس در پاسخ به این سوال که ساختمان‌سازی و احاطه فضاهای شهری توسط سازه‌ها در این مبحث اثرگذار است یا خیر؟ عنوان کرد: میزان تاثیرگذاری این موضوع به شکلی بوده که به راحتی می‌توان متوجه شد اصلی‌ترین دلیل در این رابطه موضوع ساختمان سازی است و در کنار آن نیز بی توجهی مسئولین شهری مکمل آن شده، البته نباید فراموش شود که مشکل اصلی ما به حال و یا حتی چندین دهه گذشته ارتباط ندارد بلکه به زمانی باز می‌گردد که فکر اولیه ایجاد ساختار شهری در ذهن زمامداران وقت به وجود آمده است.

ملایی با اشاره به این موضوع که هیچ معیاری را برای ایجاد یک شهر با ساختار نوین رعایت نشده، تصریح کرد: زمانی که به دنبال تاسیس شهری با ساختار نوین بودیم باید به موضوع فضاهای عمومی، فرهنگی و باقی موارد در این زمینه توجه می‌کردیم و نیازسنجی‌های لازم را قبل از احداث انجام می‌دادیم نه اینکه شهر احداث شود و افراد در آن جا ساکن شوند و پس از آن به فکر تامین نیازها باشیم، در نتیجه در شرایط حال حاضر نیز باید نواقص موجود را بپذیریم و به دنبال مرتفع ساختن موارد موجود باشیم.

این جامعه شناس خاطرنشان کرد: یکی از دلایل دیگر در این رابطه نیز مبحث حاشیه نشینی است که باعث از بین رفتن بسیاری از فضاهایی شده که می‌توانسته تبدیل به مکانی برای احداث فضای عمومی باشد، این موضوع نیز باز هم به همان ساختار تشکیل شهر در گذشته باز می‌گردد، در جوامع اروپایی ما شاهد هستیم که بسیاری از دهکده‌ها و روستاها امکانات مورد نیاز خود را در همان مکان‌ها دارند و در نتیجه هیچ نیازی برای مهاجرت به شهر و یا پایتخت نمی‌بینند چون بیشتر نیازهایی که دارند در همان دهکده کوچک فراهم شده است اما متاسفانه در کشور ما شاهد هستیم که امکانات موجود در روستاهای کشور به حدی در سطح پائین قرار دارد که نمی‌توان حتی از این امکانات نام برد. در نهایت نیز شاهد مهاجرت به شهرهای دیگر برای دریافت امکانات هستیم در صورتی‌که امکانات موجود در شهر پاسخگوی نیاز های مردم خود شهر نیست و افراد به حاشیه‌نشینی روی می‌آوردند و باعث خورده شدن فضاها می‌شوند.