ژن خوک فیلمی از سعید سهیلی؛ کمدی به مثابۀ فاجعه!
ژن خوب یا ژن خوک؟ البته دقیقا مشخص نیست که از ابتدا نام این فیلم کدام بوده است ولی در هر صورت یک کمدی سبک و انتقادی به مقوله حساس از ما بهتران است. فیلم ژن خوک چهاردهمین فیلم سعید سهیلی در مقام کارگردان به نویسندگی او و احمد کاوری که به اکران عمومی درآمد. برای […] نوشته ژن خوک فیلمی از سعید سهیلی؛ کمدی به مثابۀ فاجعه! اولین بار در نت نوشت. پدیدار...
ژن خوب یا ژن خوک؟ البته دقیقا مشخص نیست که از ابتدا نام این فیلم کدام بوده است ولی در هر صورت یک کمدی سبک و انتقادی به مقوله حساس از ما بهتران است. فیلم ژن خوک چهاردهمین فیلم سعید سهیلی در مقام کارگردان به نویسندگی او و احمد کاوری که به اکران عمومی درآمد. برای نگاهی به فیلم ژن خوک با نت نوشت همراه باشید.
فیلم ژن خوک
کمدی به مثابه فاجعه
سعید سهیلی اولین کار خود را با نویسندگی فیلم سینمایی طوفان شن ساخته جواد شمقدری آغاز کرد. همان سال ۷۵ و فیلم مردی شبیه باران را کارگردانی کرد؛ فیلمی که تحسین مخاطبان و منتقدان را کسب کرد، همچنین ابوالفضل پورعرب هم برای این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد. او در ادامه شب برهنه، کلاشینکف، چارچنگولی، ازدواج در وقت اضافه، مردی از جنس بلور، سهراب، سنگ، کاغذ، قیچی، گشت ارشاد ۱ و ۲ را روی پرده برد.
حدود دو سال پیش فرزند یکی از سیاستمداران در مصاحبهای موفقیتهای خود را حاصل از ژن خوبی دانست که از پدر و مادرش به ارث برده است. با پخش این مصاحبه در فضای مجازی، اصطلاحِ ژن خوب معادلی برای واژه آقازاده به شمار آمده و به سرعت در فضای جامعه و دنیای مجازی به کار برده شد. از سویی دیگر فرزند یکی از سفرای سابق در فضای اینستاگرام به مردم کم درآمد ایرانی توهین کرده و گفته بود اگر مردم نمیتوانند پول دربیاورند، بروند بمیرند. باب شدن اصطلاحِ ژن خوب به آقازاده هایی بر میگردد که در زیر سایهی پدر از موقعیت هایی که شایستگیاش را ندارند برخوردار شده اند.
این ماجراها زمینه ساز ساخت فیلم ژن خوک برای سعید سهیلی شد که در نگاه اول برای مخاطب تحسین کارگردان را به دلیل جسارتش برای انتخاب این موضوع اجتماعی بر میانگیزد اما کمی که از شروع فیلم میگذرد مخاطب در مییابد که سهیلی فقط به عنوان بسنده کرده است و دیگر هیچ.
در این فیلم بازیگرانی چون سینا سهیلی ملقب به سینا مهراد (و بنا به دلایلی خواسته که نام خانوادگی هنریاش مهراد باشد)، صبا سهیلی (فرزندان سعید سهیلی)، هادی حجازی فر، نازنین بیاتی، بهرنگ علوی، ، قربان نجفی، علیرضا مهران، شهین تسلیمی، مهدی دانایی مقدم، احمد مینایی، افشین اخلاقی، فرشید نزاکتی، علی رحیمی، وحید کرمانی، مهسا آبیز، الناز حبیبی و جمشید هاشم پور به ایفای نقش پرداخته اند.
بیشتر بخوانید: فیلم کلمبوس ساختهی هاتف علیمرادی؛ سودای مهاجرت به آمریکا
اولین نقدی که به سهیلی وارد است این است که خود سهیلی به عنوان کسی که به سراغ این پدیده آقازادگی رفته است از فرزندانش برای بازی در این فیلم استفاده کرده است، سینا مهراد بازیگر نقش عماد گربه که پیش از این با بازی در سریال پدر به شهرت رسید. همچنین صبا سهیلی بازیگری را با فیلم سینمایی اتاق تاریک به کارگردانی روح الله حجازی در سال ۱۳۹۶ آغاز کرد و فیلم ژن خوک دومین فیلمش است. آن هاسابقهی بازیگری چندانی ندارن و بدون شک حرفهی پدرشان در انتخاب این حرفه بی تاثیر نبوده است. صبا سهیلی همچنین کارهای طراحی پوستر فیلمهای چارچنگولی، ازدواج در وقت اضافه و گشت ارشاد را انجام داده است.
فیلم ژن خوک داستان دو زندانی به نامهای عماد گربه با بازی سینا مهرداد و آقا رضا با بازی هادی حجازی فر است. آقا رضا از طرف روزبه با بازی بهرنگ علوی -یکی از آقازادهها- در مقابل گرفتن مبلغی کلان برای مداوای خواهرش، مامور میشود تا عماد را از زندان فراری دهد. روزبه میخواهد سر عماد را که حاصل ازدواج صیغهای پدرش است زیر آب کند تا ارث پدر به او نرسد در حالی که قضیه کاملاَ وارونه است و …
هادی حجازیفر که سابقهی بازی را در فیلمهایی مانند لاتاری، به وقت شام، ماجرای نیمروز و ماجرای نیمروز: رد خون و … دارد، بازی بسیار ضعیفی را از خود به نمایش میگذارد. در حالی که قرار است عماد و رضا حس همذات پنداری مخاطب را بر انگیزانند و درصدد احقاق حقوق از دست رفته شان هستند در حالی که خود به وضوح حقوق دیگر مردم جامعه را پایمال میکنند. عماد در حال حاضر یعنی بعد از فرار از زندان نیز کیف قاپی میکند. در مقابل دلیل حبس رضا فروش مشروبات الکلی است.
بیشتر بخوانید: فیلم سمفونی نهم ساختهی محمدرضا هنرمند؛ کاماروی مرگ
شخصیتهای دیگر فیلم همچون ماهرخ با بازی نازنین بیاتی و پدر عماد با بازی جمشید هاشم پور نیز پرداخت درستی ندارند و حضورشان بیشتر برای پرکردن زمان فیلم است. حضور جمشید هاشم پور در فیلم کوتاه و بی معناست و سرسری گذشتن از او، جزو لحظاتی است که ریتم فیلم کاملا از دست کارگردان در رفته است.
قصه پردازی سهیلی در فیلم ژن خوک پر از حفرههای پر نشده است. به طور مثال اینکه به چه ترتیبی رضا و عماد آن هم با دستانی بسته از زندان فرار میکنند، چرا در طول فیلم تلاشی برای باز کردن دستبند نمیکنند، البته که بخش زیادی از طنز فیلم مدیون همین دستبند و به اصلاح گره خوردن این دو است. واقعاَ با چه منطقی یکی از مسافرها به عماد میچسبد و او را رها نمیکند، از همهی اینها گذشته اصلا آقازاده مذکور چگونه بعد از سالها برادر خود را آن هم در زندان پیدا میکند؟
بیشتر بخوانید: جدایی نادر از سیمین ساختهی اصغر فرهادی؛ من که میفهمم اون پدرمه!
خواهر فلجی که به یکباره سبز میشود و چند جمله شعاری آن هم به دفاع از ژنهای خوب به زبان میآورد. دامادی خنگی که عروس را از زیر لباس بخت تشخیص نمیدهد، تصادف میکند و از همه جالبتر این که به کما میرود. حالا تالار حاضر است، عروس جوان و داماد جوان هم (تصور کنید آن هم با دستبندی که آقای داماد را به رفیقش پیوند زده) آماده هستند تا جایگزین شوند.
در پلانهایی از فیلم نیز کلمات رکیک بیان میشود که به هیچ عنوان جالب نیست. مشکل دیگر، روال بی منطق اتفاقات در فیلم است. ماجراهای فیلم به هیچ وجه من الوجود منطق روایی ندارد به شکلی که گویی نویسندگان حتی یک بار نیز از روی فیلمنامه نخوانده اند.
این که چه کسانی به این قبیل فیلمها که سراسر توهین به شعور مخاطب است، مجوز ساخت و نمایش میدهند خود جای بسیار بزرگ و قابل تاملی است.
به نقل از سعید سهیلی:
“بارها گفته ام دو شغل را از کودکی دوست داشته ام. یکی فیلمسازی و دیگری چوپانی! به شدن به گوسفند و سالن سینما علاقه داشتم؛ اگر غیر از این شغلها را انتخاب میکردم رضایتم از زندگی حتما به صفر میرسید. حالا که فیلمساز شدم احساس رضایتم بالای ۹۰ درصد است”
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty