داستان کوتاه پندآموز قورباغه ناشنوا!
داستان کوتاه را می توانید برای پر کردن اوقات فراغت خود بخوانید. این داستانک ها با موضوعات مختلف و پندآموز ساخته شده اند و خواندن آنها می تواند جالب باشد.
چند قورباغه از جنگلی عبور میکردند که ناگهان 2 تا از آنها به داخل چاهی عمیق میفتند ..بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند گودال چقدر عمیق است به آن 2 گفتند : چاره ای نیست شما به زودی میمیری.
2قورباغه این حرف ها را نادیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون آیند ..اما دائما قورباغه های دیگر به انها میگفتند دست از تلاش بردارید..چون نمیتوانید خارج شوید ...به زودی خواهید مرد..
بالاخره یکی از 2 قورباغه تسلیم شد و به داخل اعماق گودال افتاد ومرد..اما قورباغه دیگر حداکثر توانش را برای بیرون آمدن به کار گرفت..بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که دست از تلاش بردار اما او با توان بیشتری تلاش کرد و بالاخره خارج شد .. وقتی بیرون آمد بقیه از او پرسیدند مگر صدای ما را نمیشنیدی ..؟؟؟
معلوم شد که قورباغه ناشنواست ..او در تمام مدت فکر میکرده که دیگران وی را تشویق میکنند🌺